.::ROZANEH::. .:|:.ZOOM.:|:. Shomare 4
● اگر اين ايميل را به صورت ناقص دريافت کردهايد، ميتوانيد روي دکمه Printable View در سمت راست و بالاي صفحه کليک کنيد مانند شکل زير ● براي رفع دائمي اين مشکل(ناقص ديده شدن صفحه) اينجا را کليک کنيد. ● براي عضويت در گروه روزنه و دريافت ايميلهاي گروه روزنه به صورت روزانه، ا;ينجا را کليک کنيد. عضويت در گروه روزنه و استفاده از مزاياي آن رايگان ميباشد. ● اگر از G-Mail براي دريافت ايميلها استفاده ميکنيد و قادر به ديدن تصاوير نيستيد روي لينک "Display images below" کليک کنيد. ● گروه روزنه، با بيش از 100000(يکصد هزار) عضو و حداقل 50000(پنجاههزار) بازديد در روز يکي از بهترين مکانها براي تبليغات شماست. براي مشاهده تعرفه تبليغات و همچنين سفارش تبليغات ا;ينجا را کليک کنيد. | |
| | | | | | با خط اينترنت اختصاصي اعضاء گروه روزنه: سرعت، قدرت و کيفيت بالاتر هماهنگي با گروه و باز شدن عکسها دسترسي آسانتر و بدون محدوديت به سايتها و ... | 9092302260 | گاهنامه ربل من ، ZOOM ، شماره 4 ، گروه بزرگ اينترنتي روزنه به نام خداوند بخشنده و مهربان اين شماره آخرين شماره قبل از نوروز 88 نيست ، اينو گفتم که منتظر ويژه نامه نوروزي زوم باشيد ، يکشنبه عصر رفته بودم همايش حمايت از خاتمي ، با تمامي آشنا بازيهايي که کردم و تلفنهايي که کردم ، رام ندادن ، چرا؟ چون جا نشدم ، بيش از 2000 نفر پشت درهاي بسته برگشتند ، اما دم همشون گرم ، چون بيرون از همايش حمايت کردند و طومار حمايت از خاتمي رو امضا کردند ، از جمله بنده ، در بحث ديگرم بايد بگم که چند نفر نوشته بودند درباره انتخابات چيزي مينويسيم يا نه؟ بايد بگم هنوز از مديريت گروه اجازه رسمي نگرفتم ، مجوز رو که گرفتم ، اونقد مطلب مينويسم تا خفه کنم خودمو ، ولي جاتون خالي بچه هاي همايش يه مصاحبه جانانه باهام کردند که بعدا در وبلاگم لينک دانلودش رو خواهم گذاشت ، اما ! از هر چه بگذريم سخن نوروز خوش تر است ، پس اين شماره و شماره بعدي رو با افتخار تقديم ميکنم به همتون ، شايد براي بعد از عيد بتونم ترتيب مصاحبه اي کوتاه با سيد محمد خاتمي رو بدم ، قول نميدم ، شايد 20 درصد ولي تمامي تلاشم رو خواهم کرد ، زو م شماره چهار رو تقديم همتون ميکنم نظر ها يادتون نره ! { نظر شما } | سخن اول : نوشته شده توسط وحيد محمدي vahid_rebel@yahoo.com www.rebelman.ir | آيا در تمام طول روز احساس خواب آلودگي مي کنيد؟ هميشه در حال خميازه کشيدن هستيد؟ گيج و بي حوصله ايد؟ خوب شايد واقعاً به اندازه ي کافي نمي خوابيد! استراحت کافي يکي از ضروريات زندگيست. حتي يک شب خواب ناقص، واکنش هايتان را کند کرده و عملکرد ذهنيتان را با اختلال مواجه مي سازد. محروميت از خواب کافي بر روي سيستم ايمني بدن تاثير منفي گذاشته و به عنوان يکي از عوامل ايجاد بسياري از بيماري هاي جدي و خطرناک به شمار مي رود. اگر مي خواهيد به راحتي ميزان خواب مورد نياز بدن خود را محاسبه نماييد، مطالب ذيل را مطالعه فرماييد. مراحل 1- ساعت معيني را براي بيدار شدن از خواب مشخص نماييد و زنگ ساعت را روي آن تنظيم کنيد. مي توانيد مدتي قبل از ساعت مورد نظر بيدار شده و به تدريج از جاي خود بلند شويد. 2- از مصرف الکل، کافئين، سيگار، و ساير داروهايي که سبب ايجاد بي خوابي مي شوند پرهيز نماييد. اگر داروي خاصي مصرف مي کنيد براي قطع آن حتماً با پزشک خود مشورت نماييد. 3- هر شب هر زمان که احساس خستگي و خواب آلودگي به شما دست داد، به رختخواب برويد. اگر احساس کرديد که به سرعت خوابتان نمي برد، بلند شويد و کتاب بخوانيد و يا کاري که نياز به فعاليت فيزيکي کم و فعاليت چشمي بالا دارد را انجام دهيد تا چشمانتان کم کم خسته شوند. در ابتدا اين امکان وجود دارد که صبح ها زودتر از زمان مقرر بيدار شويد، اما بدن شما ظرف چند روز خودش را با شرايط جديد وقف مي دهد. 4- سعي کنيد در طول روز نخوابيد. البته يک چرت کوچک در حد 10 تا 15 دقيقه بلامانع است. همانطور که مي دانيد چرخه ي يک خواب کامل و عميق 90 دقيقه به طول مي انجامد، بنابراين هر چقدر در طول روز استراحت نکنيد، شب ها بهتر به خواب مي رويد. 5- مراحل فوق را براي دو هفته بصورت مکرر انجام دهيد. پس از دو هفته بدن به شرايط جديد عادت مي کند و شما به صورت خودکار صبح ها به عنوان مثال ساعت 7 بيدار مي شود. هرچقدر که بدن شما به خواب بيشتري نياز داشته باشد، ناخودآگاه مجبور مي شويد که شب ها زودتر براي خوابيدن آماده شويد. 6- براي جبران ميزان خواب، زمان به خواب رفتن را تعديل کنيد. ساير متدها 1- از مصرف موادي که باعث ايجاد بيخوابي ميشوند و پيشتر در گزينه 2 روش بالا به آنها اشاره کرديم، خودداري نماييد. 2- شب موقعي بخوابيد که تا صبح چيزي در حدود 7 تا 9 ساعت وقت براي خوابيدن داشته باشيد. اگر از شنبه تا پنج شنبه کار مي کنيد، تمرين خود را از جمعه شب شروع کنيد. 3- اين کار را ادامه دهيد و شب هاي بعد هم تقريباً همان ساعتي که جمعه شب به رختخواب رفتيد، بخوابيد تا بتوانيد 7-9 ساعت استراحت داشته باشيد. 4- پنج شنبه هفته ي بعد از ساعت زنگ دار براي بيدار شدن استفاده نکنيد و به خودتان اجازه دهيد هرچقدر که مي خواهيد بخوابيد. با اين کار به راحتي متوجه مي شويد که به چه ميزان خواب نياز داريد. اگر به اندازه ي کافي خوابيده باشيد، جمعه صبح پس از همان 7-9 ساعت از خواب بيدار مي شويد و کاملاً سرحال هستيد؛ اما اگر ميزان خوابتان کافي نباشد ممکن است طبق عادت هميشگي دقيقاً راس همان ساعت از خواب بلند شويد، اما احساس خستگي مي کنيد. بهتر است که زنگ ساعت را قطع کنيد تا اگر بطور موقتي از خواب بيدار شديد، مجدداً به خواب برويد. 5- اين کار را 2 تا 3 هفته بطور مداوم تکرار کنيد . اگر احساس کرديد که صبح روز جمعه به سختي از خواب بيدار مي شويد، بدانيد که نياز به خواب بيشتري داريد. اما اگر سر موقع هميشگي از خواب بيدار شديد و در طول روز هم شاداب و سرحال بوديد، مي توانيد مطمئن باشيد که به اندازه ي کافي استراحت مي کنيد. 6- بايد توجه داشت که دهها هزار متغير مختلف وجود دارند که مي توانند برروي ميزان خواب شما تاثير بگذارند و تنها در طول يک بازه ي زماني طولاني است که مي توانيد تشخص صحيحي از ميزان خواب مورد نياز بدن خود داشته باشيد. نکات اگر بصورت مکرر از تنباکو، و يا الکل استفاده مي کنيد، طبيعي است که وقتي مصرف آنها را قطع مي نماييد، مشکلاتي در زمينه ي خوابيدن برايتان بوجود مي آيد. بنابراين بايد خيلي قبل از اينکه تصميم به محاسبه ي ميزان خواب مورد نياز بدن خود بگيريد، مصرف اين مواد را قطع کنيد تا بدنتان به شرايط جديد عادت کند. سن افراد در ميزان خواب آنها تاثير مي گذارد. البته فاکتورهاي زيادي هستند که در اين امر دخيل مي باشند، اما دانشمندان بر اين باورند که هرچقدر سن افراد بالاتر مي رود (تا 60 سالگي) به ميزان خواب کمتري نياز پيدا مي کنند. در اين ميان نوزادان به 16 ساعت خواب، نوجوانان 9 ساعت و بزرگسالان 6-8 ساعت خواب نياز داند. اگر زياد بي خوابي کشيده باشيد، شب هاي بعد به ميزان خواب بيشتري نياز پيدا مي کنيد. ميزان خواب خانم ها در زمان بارداري افزايش پيدا مي کند. پژوهشگران هنوز توجيه موثقي دال بر ميزان قطعي خواب هر انسان پيدا نکرده اند؛ برخي همان عدد قديمي 8 ساعت را پيشنهاد مي دهند و عده اي ديگر هم مي گويند اين رقم متفاوت است و ممکن است برخي به 3 ساعت خواب در طول شبانه روز و عده اي ديگر بيش از 12 ساعت خواب نياز داشته باشند. اگر در خوابيدن مشکل داريد، خرناس مي کشيد، و در خواب بيش از اندازه تحرک داريد، اين امکان وجود دارد که مبتلا به يکي از اختلالات خوابيدن باشيد. در اين صورت بايد به پزشک مراجعه نماييد. به خاطر داشته باشيد که چرخه ي يک خواب کامل حداقل 90 دقيقه است. پس ميزان خواب خود را به بازه هاي 90 دقيقه اي تقسيم کنيد تا وسط اين 90 دقيقه از خواب بيدار نشويد. در اينصورت هميشه سرحال هستيد و احساس گيجي و خواب آلودگي نمي کنيد. هشدارها کمبود خواب خطرناک است. زياد خوابيدن هم مثل کم خوابي مضر است. کم خوابي تاثيرات منفي مصرف الکل در بدن را افزايش مي دهد، بنابراين فرد خسته اي که الکل هم مصرف مي کند خيلي بيشتر در معرض آسيب هاي جسماني قرار مي گيرد. در تصادفات بين شهري "خواب آلودگي" بالاترين آمار علل تصادفات رانندگي را به خود اختصاص مي دهد. موقع خواب تلويزيون نگاه نکنيد. تماشاي تلويزيون عملکرد مغز را افزايش داده و سبب مي شود که فرد ديرتر به خواب رود. بدون تجويز پزشک داروهاي خواب آور استفاده نکنيد. مصرف و يا قطع مصرف برخي از داروها مشکلات فراواني از جمله بيخوابي را در پي دارند. {نظر شما} | محاسبه ميزان خواب مورد نياز بدن | مدل لباس شب خانم ها (وحشتناک درخواست شده بود) {نظر شما} | مدل لباس درخواست فراوان بانوان محترم مبني بر مدل لباس منو مجبور به تاسيس اين مجموعه کرد Vahid_rebel@yahoo.com | فکر ميکنيد چه چيز مُخلِ لذت در روابط، خلاقيت ما و آرامش فکر ماست؟ ممکن است حيرت کنيد اما پاسخ آن اين است: فقدان تنهايي! ثابت شده که تنهايي و خلوت کردن با خود يکي از نيازهاي مهم بشر در اين دنياي پر سر و صدا است. در واقع، تنهايي به ما فرصت مي دهد تا به طريقي بسيار گسترده تر با بقيه ارتباط برقرار کنيم. ما در اجتماعي زندگي مي کنيم که با ستايش استقلال، از بيگانگي مي هراسد. دنيايي که ما در آن زندگي مي کنيم، دنياي ارتباطات است. جمعيت کره ي زمين از سال 1950 تاکنون دو برابر شده است و شهرنشيني و اقتصاد تازه ي جهاني روابط اجتماعي را متحول کرده است.. تلفن هاي بي سيم و موبايل، محل کار ما را با همه ي جنبه هاي زندگي ما مرتبط کرده است: مذهب ديگر نيازمند محيطي آرام و خلوت براي راز و نياز نيست بلکه در مساجد و کليساهاي بزرگي ايجاد مي شود که روابط اجتماعي را توسعه مي بخشد. طبق گفته هاي روزنامه نيويورک تايمز، ما رو به سوي دنيايي در حرکتيم که "تلفن هاي همراه، پيجرها، و ابزارهاي نقل و انتقال اطلاعات، ما را هميشه در دسترس همديگر قرار مي دهد." اما از نگاهي ديگر، مي بينيم که کاملاً خارج از دسترس همديگريم. نياز به تنهايي و خلوت سازنده فراموش شده است و ما نيز دراين فرآيند رو به فراموش شدنيم. و اکنون بيش از پيش، نياز به تنهايي داريم. تنها بودن به ما اين امکان را مي دهد تا زندگي هايمان را تنظيم و تعديل کنيم. به ما شکيبايي، ثبات، و توانايي براي برآوردن نيازهايمان اهداء مي کند. تنهايي ميل ما به اکتشاف و کنجکاوي ما براي کشف ناشناخته ها، فرديت و اميد ما به آزادي را دو چندان مي کند.. اوقات تنهايي سوخت زندگي ما را تامين مي کند. من به عنوان يک روانشناس شاهد فوايد بي شمار تنهايي براي انسان بوده ام و ميدانم که چطور ارتباطات ما را تقويت ميکند. يکي از بيمارانم روزي مطلب بسيار جالب توجهي برايم عنوام کرد و آن اين بود که با وجود عشق و علاقه ي بي نظير و صميميت بي اندازه اي که بين آنها وجود دارد، اما هيچوقت با هم در يک زمان به رختخواب نمي روند يا از خواب برنمي خيزند. و يکي از بهترين لحظات براي او زماني است که صبح ها تنهاي تنها فنجاني قهوه براي خود مي ريزد و به خواندن روزنامه مشغول مي شود. او با اطمينان بيان مي کرد که به هيچ عنوان حاضر نيست اين لحظات تنهايي را با سکس بيشتر با همسرش عوض کند. و همين مسئله يکي از عوامل بسيار مهم در ايجاد صميميت بين آنها بوده است. در يک رابطه هر دو طرف نياز دارند که زمانهايي تنها باشند، اما با همديگر بودن هم يکي از نيازهاي عمده بشر براي رسيدن به خوشبختي است.. خلوت و تنهايي يکي از مهمترين اولويت هاي طبيعت است: خواب يکي از راه هاي طبيعي براي تنهايي است. اما با افزايش تعداد کلينيک هاي بي خوابي و مشکلات مربوط به آن و فروش بسيار زياد داروهاي خواب آور، حتي اين اصلي ترين مفَرِ طبيعي براي تنهايي هم دچار مشکل شده است. اشتباه ما در اين است که تصور مي کنيم که تنهايي و دلبستگي به هيچ عنوان با هم سازگاري ندارند. جنبه ي شفابخشي تنهايي در روانشاناسي امروز از نظر دور نيست و "وقفه" در رابطه يکي از نوعي استراتژي و مکث احساسي به شمار مي رود. تنها اما نه بي کس و غريب طي قرن اخير، روش برخورد ما با تنهايي تا حد زيادي تغيير کرده است. تنها بودن هميشه مفهوم نبود ديگران را به دنبال نداشته است. در قرون وسطي، اين لغت تغيير معنا داده و به معناي تکميل فرديت وجودي انسان درآمده است. در فرهنگ لغت مذهبي، "عُزلت" به معناي تجربه ي وحدت و يکي شدن با پروردگار است. در عين حال کليه ي معاني تنهايي اشاره بر فقدان چيزي دارد. عزلت و تنهايي از ديدگاه اجتماعي همواره مفهومي منفي به دنبال داشته است و تنها بيرون رفتن به مفهوم ضداجتماع بودن است. تنهايي درواقع يکي از بارزترين خطرات بي کس شدن است. و تصوراتي از قبيل ترس هاي دوران کودکي براي طرد شدن و ناديده گرفته شدن را زنده مي کند و باعث ميشود برخي افراد براي فرار از آن به برقراري ارتباط با ديگران پناه ببرند. تنهايي هم مثل اضطراب و احساس گناه، جزئي از انسان بودن است و اين مفهوم را زنده مي کند که از طرف اجتماع درک نمي شويم و از اجتماع و ارتباطات داخل آن دور هستيم. و به طرز شگفت انگيزي مي تواند چنين تصوري به وجود آورد که ما براي ارتباط با خودِ درونيمان و تنها شدن وقت نمي گذاريم. روانشناسي به تازگي شروع به تشخيص و تميز دادن تنهايي از بي کسي و عزلت کرده است. آرزو براي داشتن دوست، آشنا يا فاميل، علت تنهايي نيست، و پيدا کردن کسي براي اين منظور هم راه چاره ي آن نيست. حتي افرادي که در خانواده هايي شلوغ و پر رفت و آمد هم زندگي مي کنند ممکن است به همان اندازه ي کساني که تنها زندگي مي کنند، تنها و ناشناس باشند. وابستگي ها خود به خود مکمل رابطه ها نيست. در برخي موارد، وابستگي ها، فقط به قيمت صلح و سازش با همديگر سر پا هستند و صحبت از گرو و گروکشي به ميان مي آيد. البته ازدواج هاي خوب هم وجود دارد، اما اگر ما اصولاً حيوان هاي اجتماعي هستيم، چرا وابستگي و دلبستگي اينقدر برايمان مشکل شده است؟ بيشتر افراد مي خواهند با پيدا کردن کسي يا چيزي که هم تنهايي آنها را حفظ کند و هم آنها را در جمع همنوعانش قرار دهد، به دنبال حفظ تعادل هستند. اوقات تنهايي و اوقات باهم بودن نيازمند حفظ ريتمي يکنواخت است تا تعارض ايجاد نشود. حتي اجتماعاتي که تاکيد بسيار زيادي بر رفت و آمد و وابستگي هاي خانوادگي دارند هم مفَر و روزنه اي براي خلوت کردن با خود و دور شدن از اجتماع فراهم مي کنند. مسافران و توريست هاي غربي که به کشور ژاپن سفر مي کنند معمولاً از وجود نشيمن گاه هاي يک نفره اي که در مجامع عمومي براي تنها نشستن افراد تهيه شده است، شگفت زده مي شوند. اوقات تنهايي کجاست؟ وقتي به صحبت هاي بيمارانم در مورد همسر، خانواده يا دوستانشان گوش مي دهم، تعجب مي کنم که چطور وقتي به آنها وقفه و فرصتي براي تنها بودن داده مي شود، احساس قدرداني و سپاس دارند. دقيقاً مثل زندانياني که بدون خواست خود آنها به آنها آزادي و مرخصي مشروط داده مي شود، تصور مي کنند که آزادي برايشان هديه اي دلپذير و باارزش است. از اينرو، وقتي فکر کنند که حتي نمي توانند يک روز را هم به تنهايي استراحت کنند، بسيار ناراحت مي شوند. احتمالاً بزرگترين اشتباه ما در طريقه ي نگرش ما در مورد تنهايي است. دقيقاً مثل نياز و علاقه ي ما به غذا که به طرق مختلف تامين و ارضاء مي شود، به تنهايي هم مي توان به طرق مختلف دست پيدا کرد، در جمع دوستان، در اجتماعات پر رفت و آمد، در خواب، و....براي تنها بودن حتماً نياز به سکوت و آرامش نيست، مي توان آن را در اتاقي که يک عالمه ادم مشغول رقصيدن هستند هم پيدا کرد، مي توان ان را هنگام نماز و راز و نياز با پروردگار، در طبيعت، در يک عمل خلاقانه، پشت ميز کامپيوتر، و حتي در کنار همسرتان پيدا کنيد. تنها در طبيعت يکي از راه هاي تنها شدن، تجربياتي است که ما را با طبيعت پيوند مي دهد.. در سال 1993، بورگ اوسلند، کاشف نروژي، يکي از دشوارترين سفرها را در تاريخچه ي سفرهاي قطبي به انجام رساند. با يک سورتمه ي 300 پوندي به تنهايي 600 مايل را تا قطب شمال روي يخ راند. و فقط يک يا دو بار در هفته با پايگاه خود از طريق راديو ارتباط برقرار مي کرد. پس از اين سفر يکنفره که 52 روز به طول در گزارش هاي خود اعلام کرده بود: "از تنها ماندن مي ترسيدم. هيچوقت تا به حال مجبور نبوده بودم که اين همه شب را به تنهايي در چادر به سر ببرم. اما تنهايي يکي از بزرگترين و بهترين تجربياتي بود که در اين سفر نصيب من شد." افرادي را در تاريخ مي بينيم که از محدوديت هاي تمدن و زندگي جمعي به ستوه آمده و به دنبال تنهايي به کوهستان ها، جنگل ها و مراتع خالي از سکنه پناه برده اند که مظهر آرامشند. همه ي ما از کودکي به دنبال جايي هستيم که جاده اي در آن نباشد اما فضاي پهناور و گسترده اي پيش رويمان باشد. متاسفانه، خيلي از ما از روي الزام و راحتي، بايد ياد بگيريم که چطور تنهايي خود را در زندگي روزمره مان در طبيعت جستجو کنيم. تنهايي و پروردگار طي گردشي که در صومعه ي سانتا ماريا در اسپانيا داشتم، وارد بزرگ ترين و ساده و بي زينت ترين حرم شدم و از سکوت و آرامش آن واقعاً به حيرت آمدم. نقطه ي اشتراک جستجوي پروردگار و جستجوي خلوت و تنهايي در چيست؟ هر مذهبي بايد زمان هايي را به راز و نياز و عبادت اختصاص دهد. و رابطه ي فرد با پروردگار تنها راه حل پارادوکس تنهايي و وابستگي است. معمولاً گفته مي شود که تفکر و تامل يکي از بهترين راه ها براي دستيابي به آرامش فکري است و به همين خاطر است که سفرهايي که بشر براي رسيدن به حقيقت و رستگاري مي پيمايد همه به تنهايي انجام گرفته اند. زيارت هاي مذهبي هنوز هم مثل گذشته انجام يم شوند، اما کوتاه تر از قبل هستند. البته اين اقامت هاي کوتاه مدت در مکان هاي مذهبي قابل مقايسه با سفرهاي چندين و چند ماهه ي سابق به سمت زيارتگاه ها نيست. اما بودائي ها هنوز به شکل زائر زندگي مي کنند چون زندگي را مجموعه اي از لحظات زمان حال مي دانند که فرد را از وابستگي ها جدا کرده و با پروردگار يکي مي کند. براي توسل بيشتر به مذهب، بايد زمانهايي نيز براي تنهايي در نظر گرفته شود. کتاب راز آفرينش به اين مسئله ي بنيادي مي پردازد. در داستان آفرينش خداوند روز جمعه را روز استراحت قرار داده و آن را از ساير روزها جدا ميکند. اين روز روزي بوده که فرد بايد در زندگي خود و کتاب مقدس تفکر و تامل کند. ما هم مي توانيم همين کار را انجام دهيم، فقط کافي است روزي يا حتي ساعتي از هفته را ساعت استراحت خود قرار دهيم و در آن به راز و نياز و عبادت بپردازيم. سرزمين شگفت انگيز تکنولوژي در فيلم صامت کلاسيک "عصر جديد"، چارلي چاپلين به عنوان يک انسان مدرن به طور ديوانه واري تند و تند بين دستگاه ها چرخ مي خورد و پيچ ها را سفت مي کرد. امروز همتاي پُست مدرن چاپلين پشت کامپيوتر مي نشيند و تند و تند کليدهاي صفحه ي کيبورد را فشار مي دهد و از چَت روم به ايميل خود و از اين سايت به آن سايت مي رود و در واقعيت مجازي آنچنان با حرارت تکاپو مي کند که همان آشفتگي را ايجاد مي کند. من اعتقاد دارم که دنياي کامپيوتري تلاشي است براي حل مشکلات مربوط به تنهايي و نيازهاي اجتماعي. در فرهنگي که ديگر هيچ اوقات تنهايي و سرزمين خالي از سکنه اي وجود ندارد، کاميوتر دستگاهي است که همه چيز در خود دارد: انگيزش، علم و دانش، اخبار، اوقات تنهايي، ارتباطات، و حتي سکس. اما وقتي نفهميم که چرا تکنولوژي کامپيوتر ما را به خود جذب مي کند، قادر نخواهيم بود استفاده اي تمام و کمال از آن داشته باشيم. سوال اين است که آيا ما در تماشاي تلويزيون يا استفاده از کامپيوتر به دنبال اوقات تنهايي هستيم بدون اينکه نياز به تنها بودن خود را درک کنيم؟ يا اينکه ديگر قادر به زندگي بدون وجود وقفه هاي تکنولوژيکي مثل کامپيوتر نيستيم؟ يکي از دوستانم هميشه آرزو داشت که در يک جنگل گم شود و يک گوشي موبايل هم با خود داشته باشد. درآن صورت بود که مي توانست هم از تنهايي و خلوت موجود در آن جنگل استفاده کند و هم هر وقت که خواست با دنياي خارج ارتباط برقرار کند. پوينده ي اينترنت هم به هيچ وجه به طور کامل از دنياي بيرون جدا نمي شود. روز به روز مردم بيشتر از قابل دترس بودن مودم هاي ارتباطي و تلفن (حتي در هواپيما و اتاقهاي هتل) اذيت مي شوند چون اين چيزها باعث مي شود فکر کنند که بايد کار کنند. در هيچ زمان ديگر از تاريخ، جسم و ذهن انسانها اينطور قابل دسترس نبوده است. اين روزها آنلاين بودن روشي غربي براي برآورده کردن نيازهايمان به تنهايي و باهم بودن است، اما به چه قيمتي؟ ساکت ماندن در مقابل لذات تنها بودن ما را نسبت به فريب و اغواي شگفتي کامپيوترها کور نگه مي دارد. تنها در خلسه دگرگوني وضعيت هاي هوشياري در دهه ي شصت با انقلاب تمرينات مديتيشن امکانپذير شده است. دگوگوني حالت، حلقه ي اتصال به همان حس نياز اوليه به تنهايي است که در رحم مادر تجربه مي کنيم و به ما امکان مي دهد که بدون فهم آنچه که در دنياي بيرون مي گذرد، در دنياي درون خود غرق شويم.براي مثال رقص ترنس نوعي خاص از تنهايي را ارائه مي دهد. اگر به خلسه به عنوان راهي براي جدايي و هم پيوستگي با ارتباطات اجتماعي در نظر بگيريم، آنگاه آن را راهي هوشمندانه براي تعديل اوقات تنهايي با وابستگي هايمان خواهيم يافت. با هم و تنها: گفتگو در روابط آيا داشتن رابطه هاي دراز مدت امکان پذير است؟ من اين را باور دارم، اما هدف من بازسازي و ترميم نياز به اوقات تنهايي است. زماني عشق هاي رمانتيک و روابط استوار و پابرجا متضاد يکديگر فرض مي شدند. اما امروز، با توجه به تحقيقي که روي زوج هاي مختلف انجام گرفت، ثابت شد که دو طرف در رابطه بايد با هم در هارموني و هماهنگ باشند. بايد بتوانند از کهنه شويي و بچه داري تا سکس هاي آتشين و نابهنگام تغيير وضعيت دهند. فشاري که روي زوج ها براي هميشه با هم بودن، کمتر از فشار کلي که روي انسانها در همه ي سطوح اجتماع وجود دارد نيست. آيا همه ي اينها بدون نياز يکي از طرفين براي وقفه و تنهايي صورت مي گيرد؟ مسلماً خير، چون به نظر مي رسد که هرچه صميميت بين انسانها بيشتر و بيشتر مي شود، تعداد زوج هايي که به دنبال طلاق و جدايي هستند هم بيشتر و بيشتر مي شود. بعد از آن جذبه ي اوليه که بين دو طرف به وجود مي آيد که خود را جدا نشدني از يکديگر ميدانند، طرفين نياز پيدا مي کنند که خودشان را بشناسند. فروکش هماهنگي و هارموني بين زوجين به ندرت قسمتي از فرايند گذر عشق از مراحل اوليه انگاشته مي شود. وقتي به ديناميک هاي روابط از لنز تنهايي نگاه مي کنيم، درک ما از اين موضوع تغيير مي کند. مثلاً جنگ و جدل مي تواند دلايل زيادي داشته باشد. خيلي اوقات عصبانيت تجلي همان نياز به تنهايي است که اين راه را براي نمود خود پيدا کرده است. خيلي از ما کودکيمان يادمان هست که چطور شاد و خوشحال با دوستانمان بازي مي کرديم، اما موقع جدا شدن از هم دعوا و مجادله داشتيم، که جدا شدنمان را از هم آسانتر مي کرد. وقتي بيماران، چه زن و چه مرد، از جدايي و گسيختگي از عزيزان و همسرانشان صحبت مي کنند، من به وضوح اشتياق و علاقه ي آنها را براي تنها شدن مي بينم. به خاطر باورها و اعتقادات مغشوش و درهم برهم ما درمورد خلوت و تنهايي، بيشتر درمورد مشکلاتي که براي ايجاد صميميت با بقيه ي آدم ها داريم با روانشناس مشاوره مي کنيم تا اينکه به او بگوييم که نياز به تنهايي داريم. ما فکر مي کنيم که اگر از تنها بودن خود لذت ببريم، به همسرمان خيانت کرده ايم. توصيه ي من اين است که به تنهايي مثل جزئي از تجربه هاي روزمره نگاه کنيم نه يک مانع مصنوعي براي شرکت در اجتماع. حال بايد ببينيم که چطور براي تنها بودن بحث و گفتگو مي کنيم؟ اصطلاحاتي مثل "من مهلت تنفس مي خواهم" باعث رنجش طرف مقابل خواهد شد و معمولاً عدم پذيرش مواجه مي شود. من ميتوانم يک تغيير عمده را تصور کنم. آدم ها همديگر را ملاقات مي کنند.. علايق و بي علاقگي هاي هم را کشف مي کنند. سؤال ها جدي تر ميشود. "کجا دوست داري زندگي کني؟ دوست داري بچه دار بشي؟ و...چرا چند سؤل ديگر به آن اضافه نکنيم: "دوست داري تنها باشي؟ چند وقت يکبار؟ بگذار برايت بگويم که تنهايي براي من چه مفهومي دارد." اين نوع گفتگوها ما را قادر مي سازد که بدون تهديد و اذيت کردن همديگر، آزادانه نيازهايمان را به زبان بياوريم. در يک نقطه، عاشق و معشوق ها هم به انسانهايي عادي تبديل مي شوند. با نمود دوباره ي واقعيت، بيقراري که از داشتن مدت زمان کمي براي خلوت و تنهايي به وجود امده دوباره نمودار مي شود. در اينجاست که طرفين مي خواهند به وابستگي ها و ارتباطات فردي خود در زندگي برگردند. زوج هاي هوشيار کساني هستند که ازادانه با هم در اين رابطه صحبت مي کنند و با هم تصميم مي گيرند که چه مدت زمان را به تنهايي و چه مدت زمان را با هم سپري کنند. تعهد در رابطه هم مي تواند سوگندي لذت بخش باشد و هم زنجيري که به دور گردن فرد بسته مي شود. در تنهايي خود مي توانيم مسائل را تجزيه و تحليل کنيم و به تفکر و تامل درمورد زندگي بپردازيم. تنهايي هميشه راه فرار از تعهد و رابطه مان نيست. گاهي از اوقات بعد از مدت کوتاهي تنهايي فرد دوباره به همسر و طرف خود برميد و تعهد خود را محکمتر مي کند. تنهايي خلاقانه همه ي ما هنرمندان تنها و خلاق را مي شناسيم. تنهايي يکي از مهمترين راه ها براي خلاقيت است. درواقع، تحقيق بر روي نوجوانان خلاق و باهوش نشان مي دهد که با استعدادترين نوجوانان کساني هستند که تنهايي خود را خيلي دوست دارند. اما هنرمند وجود همه ي ما بايد پيه ريسک جدايي را به تن بمالد، چون درواقع ساختن يک زندگي باارزش و سعادتمندانه خود عملي خلاقانه به حساب مي آيد. چطور مي توانيم ارزش تنهايي را براي داشتن يک زندگي کاري خلاقانه بسنجيم؟ خستگي ذهني و جسمي محصول سرعت بالاي تغييرات کار است. ما خيلي از آدم ها را مي شناسيم که قرار ملاقات هايشان با دوست هايشان را کنسل مي کنند و مي گويند آنقدر خسته ام که وقتي به خانه برسم يک راست به تختخواب پناه خواهم برد. در عجبم که آدم ها چطور توانسته اند زمانهاي طولاني براي صرف ناهار را به ناهارهاي تند و سريع پست ميز کار خود جايگزين کنند. انسان امروز که در جنگ و جدال براي آماده کردن تقاضاي مشتريان در ساعت مقرر است، به نياز خودب راي تنهايي فکر نمي کند و از فقدان ان ناراحت نمي شود. اما يک روز به ان مي رسند و سعي مي کنند که اوضاع کاريشان را کمي تعديل کنند و بيشتر از قبل به خود بپردازند. تنهايي چه به ما عرضه مي کند؟ راه حل هاي خلاقانه ي زندگي نياز به تنهايي دارد.. براي فکر براي حل مشکلات لاينحل بايد تنها بود. ديگران به ما الهام مي دهند، اطلاعات مي گيريم، تمرين عملکرد ما را بهبود مي بخشد، اما با همه ي اين احوال براي کشف و سنجيدن مسائل نياز به تنهايي داريم. خلاقيت طبيعي که در همه ي ما وجود دارد، در نتيجه ي تنهايي نمود پيدا مي کند. عشق در تنهايي نمو مي کند. خلاقيت و کنجکاري هر دو در نتيجه ي تفکر و تامل رشد مي کنند. ما بايد تنهايي را از قيد و بند مفهوم منفي بي کسي و عزلت رها کنيم و آن را از جنگ و جدل هايش با دلبستگي ها و تعهدات دور کنيم. آسودگي و آرامشي که در نتيجه ي تنهايي، تامل و تفکر، و خيالپردازي به وجود مي آيد تخمين ناپذير و بسيار گرانبها است. يادتان باشد که عشق تنها لازمه ي سلامت روح و روان نيست. کار و خلاقيت هم براي سلامت آن لازم است. تنهايي يکي از بهترين حافظان روح و وجود انسان است. بايد طوري زندگي کنيم که هر لحظه را لحظه اي جديد با حساسيت بيشتر به افکار، احساسات، و شور جسماني خود فرض کنيم. اين پيام اصلي تنهايي است و از طريق همين خودآگاهي است که تنهايي دروني و زندگيمان مي شکفد. {نظر شما} | فوايد و تاثيرات تنهايي در روابط اجتماعي | از درباره الي تا شبانه روز؛ گزارشي خواندني درباره اين 5 فيلم اين فيلمها مهمترين گزينههاي حضور در اکران نوروز هستند/ سينماي ايران باز قرار است دار و ندارش را در تعطيلات عيد خرج کند؟ سينماي ما - نگاهي به فهرست فيلمهايي که احتمالاً نوروز 88 به نمايش درميآيند نشان ميدهد اين آثار با توجه به تنوع مضامين، جوايز و حاشيههاي جذاب ميتوانند مخاطبان را به سالنهاي سينما کشانده و به اين فصل رونق دهند.. در فاصله چند روز مانده تا نوروز و تغيير اکران به رسم سالهاي گذشته هنوز فهرست قطعي فيلمهايي که قرار است آغازگر فصل سينمايي سال 88 باشند مشخص نيست. هر چند از زمان برگزاري جشنواره بيست و هفتم فجر و حتي پيش از آن صحبت از اکران احتمالي چند فيلم در نوروز 88 بود، اما اين احتمال به قطعيت نرسيد. به اين شکل با وجود اعلام آمادگي غيررسمي پنج فيلم براي نمايش نوروزي هنوز منابع رسمي اين اخبار را تأييد نکرده و تکليف اکران نامشخص است. در اين ميان با توجه به گزينههاي احتمالي نمايش نوروزي ميتوان مروري کوتاه بر اين آثار داشت. در اين بررسي آثار با توجه به تنوع مضموني، بازتاب جشنوارهاي فيلمها، تناسب با ايام عيد و تعطيلات خانوادهها و البته انديشيدن به تمهيدي براي رقابت با تلويزيون ارزيابي ميشوند که در ايام نوروز به طور نامحدود فيلم و مجموعه ايراني و خارجي پخش ميکند. "شبانهروز" دومين فيلم اميد بنکدار و کيوان عليمحمدي از جمله گزينههايي است که از زمان ساخت صحبت اکران نوروزي آن مطرح بود. فيلمي که با توجه فهرست پرتعداد بازيگران چهره سينما، حال و هواي عاشقانه فيلم، تنوع خطوط روايي براي درگير کردن سلايق مختلف و البته ساختار تصويري و خاص ميتواند مخاطب نوروزي را به سينماها بکشاند. بازيگراني چون نيکي کريمي، مهتاب کرامتي، مهناز افشار، پارسا پيروزفر (پس از چند سال دوري از سينما)، محمدرضا فروتن، حامد بهداد (با گريمي خاص در نقشي خاص)، حميدرضا پگاه و ... با نقشآفريني متفاوت با کارنامه تثبيت شده خود از جمله برگهاي برنده "شبانهروز" هستند. در اين ميان بازتاب جشنوارهاي فيلم که مورد توجه نسبي منتقدان و مخاطبان قرار گرفت، جوايزي که از جشنواره بيست و هفتم فجر گرفت و حاشيههاي ايجاد شده از جمله مواردي هستند که ديدن اين فيلم را توصيه ميکنند. سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري براي مرتضي پورصمدي و نامزد شدن در بخش بهترين چهرهپردازي و طراحي صدا در کنار نامزدهاي غايب اين فيلم در رشتههاي مختلف از امتيازهاي بالقوه آن است. همچنين ميتوان به تجربه تهيهکننده فيلم سيدجمال ساداتيان در اکرانهاي نوروزي موفق "دايره زنگي" و "چهارشنبه سوري" اشاره کرد که به نوعي ميتواند با "شبانهروز" تکرار شود. اين فيلم استعداد آن را دارد که با تغيير ذائقه مخاطبان و بها دادن به فرصتي که با آنها سهيم ميشود پايهگذار گيشه مناسب يک فيلم ساختارمند باشد. "درباره الي" چهارمين فيلم اصغر فرهادي از گزينههايي است که هر چند به عنوان اکران نوروزي مطرح است اما با توجه به حرفهاي کارگردان و تهيهکننده احتمال نمايش آن ضعيف است. فرهادي نويسنده و کارگردان و سيدمحمود رضوي تهيهکننده فيلم در نشست رسانهاي به اکران نوروزي آن اشاره کردهاند، اما با توجه به فضا و حال و هواي تلخ فيلم، آنها تابستان را فصلي مناسبتر براي نمايش دانستهاند. اين فيلم با توجه به حاشيههاي ايجاد شده و روندي غيرمعمول که براي حضور در جشنواره بيست و هفتم فجر طي کرد و رئيس جمهوري و وزير ارشاد را به تعامل کشاند، خود به خود کنجکاويبرانگيز است، اما مهمتر اينکه "درباره الي" در حاشيههاي خود متوقف نماند و بازتاب نمايش آن در جشنواره نشان داد ويژگيهاي بالقوه براي درگير کردن مخاطب دارد. خرس نقرهاي بهترين کارگرداني پنجاه و نهمين جشنواره فيلم برلين براي فرهادي، سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني از بيست و هفتمين جشنواره فجر و سيمرغ فيلم برگزيده تماشاگران (به طور مشترک با "بيپولي") از ديگر امتيازهاي فيلم به شمار ميروند. حضور فهرستي از بازيگران حرفهاي که در اين فيلم خوش درخشيدهاند همچون شهاب حسيني، مريلا زارعي، صابر ابر، ترانه عليدوستي، رعنا آزاديور، احمد مهرانفر و نخستين نقشآفريني موفق ماني حقيقي و پيمان معادي از برگهاي برنده "درباره الي" است. ميتوان به اين موارد فيلمنامه روان و خوشريتم فرهادي، کارگرداني و فيلمبرداري و فضاي دلهرهآور و تعليقي فيلم را نيز اضافه کرد که مخاطب را به ديدن آن ترغيب ميکند. "اخراجيها 2" دومين فيلم مسعود دهنمکي است که با همه حاشيهها و جنجالهاي ايجادشده در طول ساخت و نمايش در جشنواره فجر، قطعيترين گزينه اکران نوروز 88 است. اين فيلمساز از زمان ساخت اين پروژه به نمايش نوروزي آن تأکيد داشت که به نظر ميرسد قراري از پيش تعيين شده است. "اخراجيها 2" با تکيه بر سابقه خوش اکران نوروزي "اخراجيها" در نوروز 86، از همان آغاز براي کارگردان به منزله حرکت بر مسيري امتحان پس داده بود و تجربه هم نشان ميدهد هيچ چيز نميتواند پيشبينيهاي کارگردان را نقض کند. حضور بازيگران "اخراجيها" به جز کامبيز ديرباز و اضافه شدن جمعي ديگر از بازيگران به اين جمع از گزينههاي بالقوه براي جذب مخاطب است. اين فيلم با يدک کشيدن عنوان اولين پروژه دنبالهدار سينماي ايران، فروش يک ميلياردي "اخراجيها" و محبوبيت آن، دريافت جايزه ويژه هيئت داوران بخش نگاه نو (مسابقه فيلم هاي اول و دوم) جشنواره بيست و هفتم و البته حرکت بر مسير حاشيهها و حرف و حديثها ميتواند گزينهاي باشد که حتي رکورد فروش فيلم قبلي را بشکند، اما بازتابهاي جشنوارهاي فيلم حتي براي علاقمندان "اخراجيها" حکايتي ديگر است. "وقتي همه خوابيم" دهمين فيلم بهرام بيضايي از گزينههاي احتمالي اکران نوروزي است که به جهت دوري هفت ساله اين کارگردان پيشکسوت ميتواند مخاطبان را جذب سينما کند. بيضايي از جمله هنرمنداني است که نامش در عرصههاي مختلف ميتواند براي همگان جذاب و کنجکاوي برانگيز باشد. حاشيههاي جشنوارهاي فيلم و بازتاب نمايش آن بخصوص ميان منتقدان فضايي ايجاد کرد که در مطبوعات و رسانهها از اين فيلم در فيلم بسيار گفته شود و در واقع موجسازي کند. در اين ميان از مولفههاي مستعد و غير حاشيهاي فيلم ميتوان به مضمون جذاب پشت صحنه سينماي ايران با نگاه طنازانه خاص بيضايي، نقشآفريني حسام نوابصفوي، شقايق فراهاني و مجيد مظفري در نقشهايي طنز و خاص (و البته پيشينهدار) و زاويه ديد خاص فيلمساز اشاره کرد. سيمرغ بلورين بهترين فيلم از نگاه تماشاگران بخش بينالملل بيست و هفتمين جشنواره فجر و سيمرغ بلورين بهترين طراحي صحنه و لباس براي ايرج رامينفر و آتوسا قلمفرسايي در بخش سوداي سيمرغ از بازتابهاي جشنوارهاي فيلم هستند که ميتواند براي مخاطب نوروزي همچنان جذاب باشد. "سوپراستار" نهمين فيلم تهمينه ميلاني نيز از جمله آثاري است که احتمال حضور آن در نوروز 88 ميرود. فيلمي که با مضمون پشت صحنه سينماي ايران و محوريت زندگي يک بازيگر ستاره، خود به خود کنجکاويبرانگيز است. بخصوص که پرداخت سهلالوصول ميلاني ميتواند ارتباطي سهل با مخاطب برقرار کند. اين فيلم موفق شد ديپلم افتخار بهترين بازيگر زن را براي فتانه ملکمحمدي از بخش در جستجوي حقيقت (مسابقه سينماي معناگرا) از بخش بينالملل و همچنين سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را براي شهاب حسيني از بخش سوداي سيمرغ (مسابقه سينماي ايران) جشنواره بيست و هفتم به همراه بياورد که از امتيازهاي بالقوه فيلم است. حاشيههاي فيلم و حضور بازيگراني چون شهاب حسيني، نسرين مقانلو، ليلا زارع، السا فيروزآذر، فريبا کوثري و .... وجه سهلالوصول معناگرايي و البته ورود به حاشيههاي سياه و خاص زندگي يک ستاره سينما از جمله مواردي هستند که ميتوانند اکران نوروز را با اين فيلم واجد تنوع کرده و گيشهاي مناسب را برايش رقم بزنند. {نظر شما} | سينما و تلويزيون فيلمهاي احتمالي نوروز 88 منبع: 30 نما | تولد گوسالهاي با دو سر در ميسوري آمريكا زندگي ايدهآل:مقامات وزارت بهداشت و دامپروري ايالت �ميسوري� در آمريكا اعلام كردند كه يك گوساله نر در منطقه �آلدريچ� با دو سر به دنيا آمده است. به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، �اسكات كليفت� ـ صاحب مزرعه دامپروري در منطقه �آلدريچ� در ايالت �ميسوري� آمريكا ـ به رسانههاي دولتي يادآور شد: گوساله نري كه در اين مزرعه به دنيا آمده، شكلاتي رنگ بوده و كاملا سالم است، اما تنها تفاوتي كه با گوسالهها و گاوهاي بالغ دارد اين است كه داراي دو سر كاملا جدا و طبيعي است كه از ناحيه گردن به هم چسبيده است. وي در ادامه خاطر نشان كرد: اين گوساله قادر به تحرك نيست و به احتمال بسيار زياد بايد اين حيوان را از شر اين زندگي كه كوتاه نيز است، خلاص كنيم. چند تن از استادان و كارشناسان دانشكده علوم جانوري دانشگاه �ميسوري� نيز طي مصاحبهاي با رسانههاي محلي اين ايالت گفتند كه تولد اين گوساله با دو سر براي اولين بار در اين ايالت روي داده است. منبع: ايسنا {نظر شما} | خبر | شب عيد هيچ وقت شب عيد رو دوست نداشت. مخصوصاْ شلوغي هاش رو. شب عيد بود و مشتري اي او را به ياد خاطره تلخ چند سال پيشش انداخت، سالي که يک مشتري پدر و مادرش را در تُنگي بزرگ خريد و او تنها ماند. کفشهاي قرمز دخترك گل فروش سالها در آرزوي خريدن يك كفش قرمز بود و پولهايي را كه از فروختن گل هاي مريم به دست آورده بود، در قلك كوچكش جمع مي كرد. آن روز صبح هم مثل هميشه، غرق در رويايش بود كه ناگهان در اثر برخورد با اتوموبيلي به گوشه اي پرتاب شد. وقتي چشمانش را باز كرد خود را روي تختي سفيد و تميز ديد كه در كنار آن هديه اي قرار داشت. دخترك با خوشحالي هديه را باز كرد٬ يك جفت كفش قرمز بود!!!!! چشمان دخترك لبريز از شادي شد٬ ولي افسوس... او نمي دانست كه پاهايش ديگر توان راه رفتن ندارد. زنجيره عشق در نور کم غروب، جيم زن سالخورده اي را ديد که در کنار جاده درمانده،منتظر بود. در آن نور کم متوجه شد که او نياز به کمک دارد جلوي مرسدس زن ايستاد و از اتومبيلش پياده شد. در اين يک ساعت گذشته هيچ کس نايستاده بود تا به زن کمک کند. زن به خود گفت مبادا اين مرد بخواهد به من صدمه اي بزند؟ ظاهرش که بي خطر نبود فقير و گرسنه هم به نظر مي رسيد. جيم زن را که در بيرون از ماشينش در سرما ايستاده بود ديد و متوجه آثار ترس در او شد. گفت: خانم من آماده ام به شما کمک کنم. بهتر است شما برويد داخل اتومبيل که گرمتر است، ضمنا" اسم من جيم آندرسون است. فقط لاستيک اتومبيلش پنچر شده بود، اما همين هم براي يک زن سالخورده مصيبت محسوب مي شد. جيم در مدت کوتاهي لاستيک را عوض کرد زن گفت اهل سنتلوئيس است و عبوري از آنجا مي گذشته است. تشکر زباني براي کمک جيم کافي نبود، از او پرسيد که چه مبلغ بپردازد. هر مبلغي مي گفت مي پرداخت، چون اگر او کمکش نمي کرد هر اتفاقي ممکن بود بيفتد.. جيم معمولا براي دستمزدش تامل نمي کرد اما اين بار براي مزد کار نکرده بود، براي کمک به يک نيازمند کار کرده بود، و البته در گذشته افراد زيادي هم به او کمک کرده بودند.. او به خانم گفت که اگر واقعا مي خواهد مزد او را بدهد دفعۀ بعد که نيازمندي را ديد به او کمک کند و افزود:" و آن وقت از من هم يادي کنيد". خانم سوار اتومبيلش شد و رفت چند کيلومتر جلوتر کافه اي را ديد. به آن کافه رفت تا چيزي بخورد. پيشخدمت زن پيش آمد و حوله تميزي آورد تا خانم موهايش را خشک کند. پيشخدمت لبخند شيريني داشت، لبخندي که صبح تا شب سرپا بودن هم نتوانسته بود محوش کند. آن خانم ديد که پيشخدمت باردار است، با اين حال نگذاشته بود که فشار ناشي ار کار روزانه تغييري در رفتارش بدهد. آن گاه به ياد جيم افتاد، وقتي آن خانم غذايش را تمام کرد، صورتحساب را با يک اسکناس صد دلاري پرداخت. پيشخدمت رفت تا بقيه پول را بياورد وقتي برگشت، آن خانم رفته بود پيشخدمت نفهميد آن خانم کجا رفت. بعد متوجه شد چيزي روي دستمال سفره نوشته شده است با خواندن آن اشک به چشمش آمد." چيزي لازم نيست به من برگرداني من هم در چنين وضعي قرار داشتم شخصي به من کمک کرد همان طور که من به تو کمک کردم اگر واقعا مي خواهي دين خود را ادا کني اين کار را بکن نگذار اين زنجيرۀ عشق همين جا به تو ختم شود". زير دستمال چهارصد دلار ديگر هم بود. آن شب پيشخدمت به آن نوشته و پول فکر مي کرد، آن زن از کجا ميدانست او و شوهرش جيم آندرسون به اين پول سخت نياز داشتند؟ نظر شما چيه؟ | حکايتنامه | نام کتاب: چهار فصل نويسنده: عضو عزيز گروه روزنه و از دوستان خوبم خانم نادره پيشداد نشر باغ نو نادره پيشداد: زندگي يعني سيب سرخ پوش و تن سپيد گردشي بي انتها گرد ساقه اميد از کتاب : مگر زندگي يا حيات آدمي جاده ي يک طرفه اي نيست که بايد در آن طي طريق کرد؟ طريقي که از انتهاي آن آگاهيم اما هرگز از جذابيت آن کاسته نمي شود ؟! نظر شما؟ | معرفي کتاب | در شماره بعدي : آخرين شماره در سال 87 ميخوانيد: معرفي و عکسهايي از سفره هاي هفت سين معرفي نوروز آيين نوروز معرفي چند شهر براي نوروز و خيلي خيلي خيلي ديگر کافيست شماره 5 را بخوانيد بدرود تا شماره بعدي براي گفتن نقطه نظر کلي خود در مورد زوم شماره 3 کليک کنيد | حرف آخر: | کاري از : وحيد محمدي (ربل من) درباره : http://360.yahoo.com/vahid_rebel ايميل : vahid_rebel@Yahoo.com وبلاگ: http://rebelman.blogfa.com www.rebelman.ir |
| | اين ايميل را براي دوستانتان نيز ارسال کنيد.... اگر اين ايميل را از طرف دوستانتان دريافت کردهايد، ميتوانيد با عضويت در گروه روزنه هر روزايميلهاي ما را با موضوعات متنوع دريافت کنيد.. براي عضويت رايگان در گروه روزنه، اينجا رو کليک کنيد.. | | | | | | | | | | | |
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment