● اگر اين ايميل را به صورت ناقص دريافت کردهايد، ميتوانيد روي دکمه Printable View در سمت راست و بالاي صفحه کليک کنيد مانند شکل زير ● براي رفع دائمي اين مشکل(ناقص ديده شدن صفحه) اينجا را کليک کنيد. ● براي عضويت در گروه روزنه و دريافت ايميلهاي گروه روزنه به صورت روزانه، ا;ينجا را کليک کنيد. عضويت در گروه روزنه و استفاده از مزاياي آن رايگان ميباشد. ● اگر از G-Mail براي دريافت ايميلها استفاده ميکنيد و قادر به ديدن تصاوير نيستيد روي لينک "Display images below" کليک کنيد. ● گروه روزنه، با بيش از 100000(يکصد هزار) عضو و حداقل 50000(پنجاههزار) بازديد در روز يکي از بهترين مکانها براي تبليغات شماست. براي مشاهده تعرفه تبليغات و همچنين سفارش تبليغات اينجا را کليک کنيد. | |
| | | | | | با خط اينترنت اختصاصي اعضاء گروه روزنه: سرعت، قدرت و کيفيت بالاتر هماهنگي با گروه و باز شدن عکسها دسترسي آسانتر و بدون محدوديت به سايتها و ... | 9092302260 | ابتدا مطلبي در مورد خدمات خانم سيمين معرفت هفتهنامه سانفرانسيسكو كرونيكل در رپرتاژي با عنوان ��جهاني عمل كردن، عملي زيستن�� بهقلم ادوارد گوتمن مينويسد: يك سنجاق برداريد و روي يك نقشۀ جهان هركجا كه خواستيد فرو كنيد. بخت آن كه سيمين معرفت در آنجا بوده باشد، هست. او كه پرستاري در سانفرانسيسكو و يك بهيار داوطلب است تا كنون به ۶۲ كشور جهان سفر كرده آن هم بيشتر كشورهاي جهان سوم. او در يتيمخانههاي رواندا پوشك بچهها را عوض ميكند و به آنها غذا ميدهد. در زامبيا و زيمباوه قابلگي ميكند و بچه بهدنيا ميآورد. بهعنوان مربي روابط جنسي در تايلند براي زنهااز خطرات ايدز حرف ميزند و در پاكستان بچهها رادر اردوگاههاي مهاجرين واكسن ميزند. در ايران از بيماراني كه عمل قلب باز داشتهاند پرستاري ميكند. سيمين ميگويد: ��من يك پرستار دستيار طبيب هستم. در سانفرانسيسكو زندگي ميكنم و به هر كجا كه بخواهند ميروم.�� او امروز دانشجوي فوق ليسانس رشتۀ طراحي بهداشتي در مركز پزشكي دانشگاه كاليفرنيا در سانفرانسيسكو (U.C.S.F) يكي از معروفترين مراكز پزشكي آمريكاست. معرفت كه حالا سي و سه سال دارد ميگويد من هر سه ماه يك بار دلم ميخواهد خانه و كارم را در سانفرانسيسكو ترك كنم و براي يك ماه يا شش ماه بار سفر ببندم. او به هركجا كه سفر ميكند متوجه ميشود كه چه نياز بزرگي به خدمات پزشكي وجود دارد و چه كمبود عظيمي در اين زمينه به چشم ميخورد. معرفت ميگويد كه مدتهاست سرگردان اقاليم غربت در سراسر جهان است. در فوريه ۲۰۰۰ او در مالي و كامرون بوده، در ماه مي همان سال رهسپار كوستاريكا و هندوراس شده، در ماه مارچ ۲۰۰۱ در ايران، افغانستان و پاكستان بسر ميبرده و در اكتبر ۲۰۰۳ به كوبا سفر كرده و در دسامبر همان سال به ويتنام رفته است. در مارچ ۲۰۰۴ در شيلي، آرژانتين، پرو و بوليوي بوده و در اوت ۲۰۰۶ رهسپار كرواسي و اسلواني شده است. معرفت كه تا يازدهسالگي در ايران بسر برده است ميگويد من همه اين كارها و سفرها را خودم بهميل خود انجام دادهام. كاري كه معمولا يك زن خاورميانهاي نميكند. برادرش بابي، كه چشمپزشك ساكن توپكا در ايالت كانزاس است ميگويد سيمين غير قابل توقف و جلوگيري است. او ميگويد فكر ميكنيد من براي كارهاي او دلم شور نميزند؟ سعي نكردهام كه در مورد اينطور زندگي پر ماجرا و حادثه، با او حرف بزنم؟ مسلماً خير. زيرا اين طريقي است كه او خود انتخاب كرده و از آن لذت ميبرد. او در اتاق ناهارخوري خانهاش در حالي كه شلوار جين بهپا و بلوز سياه بهتن دارد ميگويد: ��من وقتي ميبينم كه وجودم براي ديگري مؤثر واقع شده است راضي ميشوم و لذت ميبرم. هنگامي كه به كسي برميخورم كه از ابتداييترين امكانات بهداشتي و حمايت خانوادگي بي بهره است بلافاصله با او احساس همبستگي ميكنم. من باور دارم كه ما سلولهاي يك بدن واحد بهنام انسانيت هستيم.�� ��رواندا�� بيش از هر كشور ديگري معرفت را تحت تأثير قرار داده است. در فوريه ۲۰۰۵ يازده سال بعد از آن كه هشتصد هزار رواندايي در يك قتل عام حكومتي طي صد روز كشته شدند، معرفت وارد كيگالي پايتخت اين كشور شد. او در اردوگاههاي پناهندگان به كار پرداخت و با كودكان يتيمي مواجه شد كه ناظر قتل پدر و مادرشان بودهاند و در كوچههاي دهكدهها تكهپارهها و جنازههاي بهخون خفتۀ خويشان خود را ديدهاند. حالا اين بچهها به مدرسه ميروند و در جستجوي زندگي بهتري هستند. برابر آخرين آمار، در كشورهاي جنوب صحراي آفريقا ۴۳ ميليون كودك يتيم زندگي ميكنند. در رواندا كه ده درصد از جمعيت خود را در جريان آن قتل عام از دست داد، اكنون ششصد هزار كودك يتيم و بيسرپرست وجود دارد. اين كودكان غالباً بازماندگان قتل عام هستند و بعضاً هم پدر و مادر خود را بر اثر ايدز و يا مالاريا از دست دادهاند. معرفت در كيگالي با ��اوليور روچيلد�� يك دانشجوي پزشكي دانشگاه يل آشنا شد كه در سال ۲۰۰۴ همراه با ��داياليس�� حقوقدان و عضو بنياد كلينتون براي مبارزه با ايدز، ��سازمان يتيمان رواندا�� را پايه گذاشته است. روچيلد كه جوان بيست و هفتسالهاي است، معرفت را به ديدار يتيمخانه كيگالي برد كه در آن توتسيهايي كه جان از قتل عام بدر برده بودند، زندگي ميكردند. او ميگويد با ديدن وضع بد بهداشت بچههاي رواندايي در آنجا، تصميم گرفتم كه در مراجعت به آمريكا براي آنها كاري بكنم. به اين جهت در سانفرانسيسكو با كمك رستورانهاي محلي، محلي را گرفتم و در آن عكسهايي را كه از سفرهايم به نقاط مختلف جهان گرفته بودم در يك حراج ساكت بهمعرض فروش گذاشتم و از اين راه ۱۴۰۰۰ دلار جمع كردم. بلافاصله به رواندا بازگشتم و يك مركز بهداشتي براي آنجا برپا كردم. در ديداري كه در ماه جون از اين مركز داشتم، مشاهده كردم كه كمك من و ديگر دوستان آمريكاييم باعث شده كه بچههاي اين منطقه از سلامت و پرستاري نسبتاً كاملي برخوردار شوند. گزارشگر سانفرانسيسكو كرونيكل سپس از كوششهاي سيمين معرفت در رواندا در جهت بهبود وضع زندگي بچهها بهتفصيل ياد ميكند. آنگاه درباره زندگي گذشته او مينويسد: ��سيمين در شيراز بهدنيا آمده است و پدر سيمين تحصيلكردۀ دانشگاههاي آمريكا بود و برادرش هم در آمريكا بهدنيا آمده بود و بطور مادرزاد تبعۀ آمريكا محسوب ميشد. آنها در كانزاس صاحبخانهاي داشتند كه از زمان تحصيل پدر خانواده را ميشناخت و ، به آنان پيشنهاد كرد كه به آنجا بروند و اين كار را كردند و به شهر هيز در كانزاس نقل مكان نمودند. در آنجا پدر خانواده كه نتوانسته بود شغل دانشگاهي يا مهندسي بهدست آورد، رستوراني باز كرد به نام ��ماكزيم��. معرفت ميگويد ما در اين رستوران غذاهاي خاورميانهاي نميداديم بلكه غذاهاي اصيل آمريكايي مثل كوفته گوشتي، استيك ساليسبوري، دستپيچ گوشت سرو ميكرديم. من در رستوران ظرف ميشستم و به مادرم در آماده كردن غذاها كمك ميكردم. من از يازده سالگي تا بيست و يكسالگي كار ميكردم اما برايم خيلي سخت بود كه ميديدم پدر و مادر تحصيلكردهام مجبورند اينطور كار كنند. هميشه فكر ميكردم وقتي پدرم سر يك ميز براي خدمت ميايستد، چه در سر او ميگذرد. گزارشگر مينويسد حتي امروز معرفت انگليسي را با تهلهجه فارسي و زنگ تلفظ كانزاسي صحبت ميكند. او ميگويد كه در اين شهر كوچك كانزاس به ما كه ايراني بوديم مردم به چشم يك بيگانۀ مهاجم نگاه ميكردند. من و برادرم را در مدرسه مسخره ميكردند. اما بهنظر من زيبايي كار در اين است كه ما توانستهايم آن روزگار را پشت سر بگذاريم. سيمين معرفت حالا خود را متعلق به جامعۀ بچههاي جهان ميداند، در فكر زناشويي نيست، او ميگويد من با انسانيت ازدواج كردهام و حالا خود را مادر همه بچههاي دنيا مخصوصاً بچههاي بيمادر ميدانم |
| | اين ايميل را براي دوستانتان نيز ارسال کنيد.... اگر اين ايميل را از طرف دوستانتان دريافت کردهايد، ميتوانيد با عضويت در گروه روزنه هر روزايميلهاي ما را با موضوعات متنوع دريافت کنيد.. براي عضويت رايگان در گروه روزنه، اينجا رو کليک کنيد.. | | | | | | | | | | | |
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment