GOLDEN GLOBE AWARDS
برگرفته از سايت "يک پزشک": فرانک مجيدي: نزديک به يک ماه پيش، نامزدهاي جايزه‌ي گلدن گلوب اعلام شدند، اما در ميان خبرهاي ويژه روزهاي نزديک به سال نوي ميلادي، اين خبر بازتاب زيادي پيدا نکرد. ۱۷ ژانويه، يعني تنها 4 روز بعد، اين مراسم در لوس آنجلس برگزار خواهد شد. کيت وينسلت و جنيفر گارنر اجراکنندگان گلدن گلوب امسال خواهند بود. امسال، سال فيلم‌هاي بزرگ است و با حجم اخبار و تحسين‌هايي که در جاهاي مختلف از فيلم‌ها مي شنويم، به ضمانت نام منتقدان آن‌ها و اسامي بزرگ تيم‌هاي سازنده رقابت نفس‌گيري را در گلدن‌گلوب و اسکار شاهد خواهيم بود. فکر کردم پرونده‌اي کوچک براي آشنايي با فيلم‌هاي امسال و نامزدها، مي‌تواند راهنماي مناسبي براي خوانندگان در آستانه برگزاري مراسم اهداي جوايز گلدن گلاب باشد. اين را هم در نظر داشته باشيد که به عقيده بسياري از کارشناسان، از روي ترکيب برندگان گلدن گلوب مي‌توان تا حدي پي به برندگان اسکار همان سال برد، قانوني نانوشته که البته عموميت ندارد. بهترين فيلم درام
آواتار: هنوز ��تايتانيک�� در کار نبود که در سال ۱۹۹۵، فکر ساختن اين پروژه به ذهن ��جيمز کامرون�� رسيد، اما عملي کردن ايده‌اش، براي پيشرفت جلوه‌هاي بصري متوقف ماند. کامرون با داستاني در ستايش فرهنگ، محيط زيست، عرفان و خيلي نمادها بازگشته و از ديد منتقدان به‌نام، فيلم ۲۳-ميليون دلاريش سنگين و به‌سامان است. با سر و صدايي که اين فيلم به پا کرده، جاي تعجب نيست که تعداد زيادي از جوايز مشهور را درو کند. گنجه‌ي درد The Hurt Locker: جيمز کامرون، بر سر راه موفقيت خود، فيلم همسر سابقش، ��کاترين بيگلو�� را پيش‌رو دارد. خانم بيگلو فيلمي درباره‌ي جنگ آمريکا با عراق ساخته و فيلمش بخاطر صحنه‌هاي خشن، براي تماشاگران بالاي ۱۷ سال مجاز است. حرامزاده‌هاي بي‌شرف Inglorious Basterds: ��کوئنتين تارنتينو�� کارگردان کاربلدي است که فيلم‌هايش همواره مخاطبان را بخوبي راضي مي کند و حرفهاي جالبي براي گفتن دارد. اين‌بار او با روايتي از جنگ‌جهاني دوم بازگشته، به‌علاوه همراه با يک ��برد پيت�� با بازي درخشانش. پرشس (Precious): ��گبي سيدايب��، اين دختر بسيار چاق سياهپوست، در اولين حضور سينماييش نظر مثبت منتقدان را در روايت زندگي دختري از هارلم، ميان خشونت و تعرض جلب کرده‌است. در اين فيلم به کارگرداني ��لي دنيلز��، خواننده‌ي مشهور، ��مريا کري��، هم بازي مي‌کند. بالا در آسمان Up in the Air: کارگردان جوان اين فيلم ��جيسون ريتمن�� گام بلندي برداشته و فيلمش نامزد ۶ رشته‌ي گلدن گلوب است. فيلمي درباره‌ي زندگي مردي حين سفرهاي هواييش. اين فيلم هم بخاطر برخي صحنه‌ها، داراي محدوديت سني است. بهترين بازيگر مرد در نقش درام
جف بريجز: او توانسته با بازي در ��قلب ديوانه�� Crazy Heart، کانديد شود. داستان يک خواننده‌ي سبک کانتري با مشکلات عديده در روابط و مي‌خوارگي و��� احتمالاً از او فيلم ��لبووسکي بزرگ��، کار برادران کوئن را ديده‌ايد. جورج کلوني: اين بازيگر حامي حزب دموکرات، همان مسافر فيلم بالا از آسمان است. بالا از آسمان، فيلمي که مقام بيشترين نامزدي جايزه را در گلدن گلوب امسال دارد کالين فرث: تماشاگران او را با ��دختري با گوشواره‌هاي مرواريد�� به ياد مي‌آورند. البته من بازيش در فيلم ��جايي که حقيقت دروغ مي‌گويد�� را هم به ياد نگه‌داشته‌ام. بهر حال، او براي ��يک مرد مجرد�� A Single Man کانديد شده‌است، آن‌هم در نقش يک پروفسور انگليسي که در حادثه‌اي، شريک زندگيش را از دست داده‌است. مورگان فريمن: مردي که معمولاً او را با ��کوفي عنان�� اشتباه مي‌گيرند، و چندي قبل از تصادفي مرگبار جان به در برد و شايعات زيادي از روابطش درز کرد، اين‌بار نقش يک رهبر بزرگ را در ��شکست‌ناپذير�� Invictus بازي مي‌کند، نقش نلسون ماندلا! توبي مگواير: جوان اول سري ��مرد عنکبوتي��، با کارگردان بلندآوازه‌ي ايرلندي، ��جيم شرايدن�� همراه شده، تا متفاوت‌ترين کار خود را ارائه دهد. فيلمي که او را نامزد جايزه کرده، ��برادران�� Brothers است. داستان مردي که پس از برادر مفقود شده‌اش در جنگ افغانستان، مي‌خواهد از همسر و فرزندان او حفاظت کند. بهترين بازيگر زن در فيلم کمدي يا موزيکال
ساندرا بولاک: او با کاراکتر مارگارت، در کمدي- رمانس ��پيشنهاد�� The Proposal نامزد جايزه است. در داستان يک نقشه‌ي ازدواج براي معتبر نگاه داشتن پاسپورت و ديپورت نشدن. ماريون کوتيارد: خانم کوتيارد، تجربه‌ي شيرين گرفتن اسکار را بخاطر بازي در نقش ��اديث پياف�� در فيلم La vie en rose (نام آهنگي از اديث پياف) را داشته و حالا، با فيلم موزيکال ��نُه�� Nine به کارگرداني ��راب مارشال�� در يک قدمي جايزه‌ي معتبر ديگري است. جوليا رابرتز: به نظر مي‌رسد بيشتر وقت خانم رابرتز صرف خانواده شده و کمتر حضور درخشان سال‌هاي گذشته را دارد. با اين‌حال توانسته در فيلم ��دورويي�� Duplicity فيلمي به کارگرداني ��توني گيلروي�� در ژانر جنايي، در دومين بازي مشترکش با ��کلايو اوون�� پس از ��نزديک‌تر�� نظر داوران را جلب کند. مريل استريپ: درباره‌ي بانو استريپ چه بايد گفت؟! به نظر من او بهترين بازيگر زن حال حاضر دنياست، و هيچ‌کس حضور کم‌فروغ او را به‌ياد نمي‌آورد. تازه، او امسال شانسي دو برابر رقبايش دارد چرا که بخاطر ��پيچيده است�� It���s Complicated و ��جولي و جوليا�� Julie and Julia همزمان نامزد اين رشته شده. - بهترين بازيگر زن نقش مکمل
پنه‌لوپه کروز: اين بازيگر اسپانيايي‌زبان، بارها و بارها استعداد خود را به رخ کشيده‌است. اين‌بار او تجربه‌اي متفاوت را با بازي در فيلم موزيکال ��نُه�� در نقش کارلا داشته. ورا فارميگا و آنا کندريک: هر دوي آن‌ها بخاطر ��بالا در آسمان�� کانديد شده‌اند. مونيک: اين بازيگر سياهپوست را بيشتر براي بازي در نقش‌هاي طنز مي‌شناسند، اما اين‌بار او نقش مادر پرشس را بازي کرده‌است، در فيلمي که شاد نيست. جولين مور: خانم مور معمولاً در نقش‌هاي مکمل عالي ظاهر مي‌شود، هنرنمايي خيره‌کننده‌ي او در فيلم ��ساعت‌ها�� را بخاطر داريد؟ حالا با ��يک مرد مجرد�� بايد ديد چه کرده که باز نگاهها را خيره کرده‌است. بهترين بازيگر نقش مکمل مرد
مت ديمون: يک بازيگر واقعاً با استعداد! سري ��بورن�� او از خاطر دوستدارانش نخواهد رفت. اين‌بار، باز يک نقش ورزشي را پذيرفته، ��فرانسيس پيه‌نار��، بازيکن راگبي اهل آفريقاي جنوبي که بايد به نلسون ماندلا کمک کند تا��� وودي هرلسن: در ��پيام‌رسان�� The Messenger ( با فيلم لوک بسون درباره‌ي ژاندارک و فيلمي که درباره‌ي پيامبر بزرگ اسلام ساخته شده اشتباه نشود) نقش کاپيتان توني استون را بازي مي‌کند، يک درام جنگي درباره‌ي مشکل اخلاقي يک سرباز آمريکايي، با بيوه‌ي يک افسر. کريستوفر پلامر: مسلماً يکي از جالب‌ترين کارکترهايي که يک بازيگر فرصت بازيش را مي‌يابد، نصيب او شده‌است. او در ��ايستگاه آخر�� The Last Station که يک درام تاريخي است، نقش ��لئو تولستوي�� را بازي کرده است. استنلي توچي: همين چندي پيش، او را در فيلم ��جولي و جوليا�� ديديم و اين‌بار، در تازه ترين فيلم پيتر جکسن، ��استخوان‌هاي دوست‌داشتني�� The Lovely Bones نقش جرج هاروي را دارد. داستان فيلم، درباره‌ي دختريست که به قتل رسيده و اکنون از بهشت خانواده‌اش را نظاره مي‌کند. او پيش‌تر بخاطر بازي در نقش آدولف آيشمن در ��توطئه�� اين جايزه را از آن خود کرده‌بود. کريستوف والتز: براي بازي در نقش سرهنگ هانس لاندا در ��حرامزاده‌هاي بي‌شرف�� نامزد اين جايزه شده‌است. بهترين انيميشن
��ابري با احتمال بارش کوفته‌قلقلي�� Cloudy with a Chance of Meatballs، ��کورلاين�� Coraline، ��آقاي فاکس شگفت‌انگيز�� The Fantastic Mr. Fox ( با صدا پيشگي جورج کلوني و مريل استريپ)، ��پرنسس و قورباغه�� The Princess and the Frog (تازه‌ترين کار والت‌ديسني که با کمال تعجب، دو بعدي است و همان داستان بوسه‌ي طلايي شاهزاده خانم که بايد شاهزاده‌ي جوان را از تن افسون‌شده‌ي قورباغه‌اي نجات دهد) و ��بالا�� نامزدهاي اين بخش هستند. بهترين آواز اوريجينال
���Cinema Italiano��� از فيلم ��نه��، ���I Want to Come Home��� از فيلم ��همه خوبند��، ���I Will See You��� از فيلم ��آواتار��، ���The Weary Kind��� از فيلم ��قلب ديوانه�� و ���Winter��� از فيلم ��برادران�� کانديد شده‌اند. - بهترين بازيگر زن در نقش درام
اميلي بلانت: اين بازيگر انگليسي، در فيلم ��ويکتورياي جوان�� The Young Victoria در نقش ويکتورياي جوان و نخستين سال‌هاي به قدرت رسيدن ظاهر شده. ساندرا بولاک: امسال خيلي فعال بوده و براي بازي در ��بدون مراقب�� The Blind Side، يک درام ورزشي درباره‌ي پسر کوچک بي‌خانماني که بازيکن فوتبال آمريکايي مي‌شود، کانديد شده‌است. هلن ميرن: بازي بي‌نظير او در ��ملکه�� را ديده‌بوديم و اکنون، او را در نقش تاريخي ديگري مي‌بينيم. در ��ايستگاه آخر�� و در نقش همسر تولستوي. کري موليگان: با کاراکتر ��جني��، دختري نوجوان در دهه‌ي شصت و تغيير مسير زندگيش در ��يک آموزش�� An Education ظاهر شده. گبي سيدايب: گفته‌بودم که اين چهره‌ي متعجب‌کننده، توانسته در پرشس چنان حوش بدرخشد که با اولين تجربه‌ي بازيگري، کانديد شود. بهترين فيلم موزيکال يا کمدي
۵۰۰ روز سامر ۵۰۰ Days of Summer: فيلمي در ژانر پسر دختر را ديد و عاشق شد، به کارگرداني مارک وب. The Hangover: فيلمي کمدي که مايک تايسون تويش بازي کند، چه کمدي‌اي است واقعاً! گويا طعنه‌اي هم به ريخت و قيافه‌ي جديد ژوکين فونيکس در فيلم زده مي‌شود (ريش بلند و عينک تيره). پيچيده است It���s Complicated: فيلمي با حضور مريل استريپ، الک بالدوين و استيو مارتين به کارگرداني ��نانسي ميرز��. داستان مواجهه‌ي زني در جشن فارغ‌التحصيلي پسرش با همسر سابق و زن جديد جوان و مردي که آرشيتکت است و ��� جولي و جوليا: پيش‌تر درباره‌اش حرف زده‌ايم. فيلم جذابي به کارگرداني نورا افرون. توضيحات مفصل را در آرشيو سايت مي‌يابيد. نُه: راب مارشال، داستان کارگرداني را به تصوير کشيده که تلاش مي‌کند ميان زندگي حرفهاي و شخصي، نظمي به‌وجود آورد. بهترين بازيگر مرد در فيلم کمدي يا موزيکال
مت ديمن: در ��خبرچين�� The Informant سودربرگ، نقش مارک ويتاکر را بر عهده دارد. دنيل دي‌لوييس: بازيگري که به زيبايي در ��پاي چپ من�� و ��خون به پا مي‌شود�� چنان درخشيد که دو بار جايزه‌ي اسکار گرفت، همان نقش اول فيلم ��نه�� است. رابرت داوني جونيور: ايشان ��شرلوک هلمز�� Sherlock Holmes ساخته‌ي ��گاي ريچي�� هستند. البته شخصاً تنها ��جرمي برت�� را به هلمز بودن قبول دارم و هر کس ديگري، ابداً هلمز نمي‌شود. البته از ديد من! جوزف گوردون ليوئيت: در ۵۰۰ روز سامر، همان پسري است که قرار است دختر را ببيند و عاشق شود. مايکل استالبرگ: بالاخره نام برادران کوئن شنيده شد! فيلم جديد آن‌ها ��يک مرد جدي�� A Serious Man است، عاشقان طنز کوئني آماده باشند! بهترين فيلم خارجي
Baaria از ايتاليا، ��آغوش‌هاي شکسته�� Broken Embraces از اسپانيا، ��خدمتکار�� از شيلي The Maid، ��يک پيامبر�� از فرانسه و ��روبان سفيد�� The White Ribbon از آلمان، نامزد هستند. چندي پيش به گوش مي‌رسيد که ��درباره‌ي الي�� هم در اين بخش شرکت مي‌کند، شايعه‌اي که رنگ واقعيت نگرفت. در ��آغوش‌هاي شکسته��، پدرو آلمادوار، خالق اثر زيباي ��همه چيز درباره‌ي مادرم��، باز به سراغ بازيگر مورد علاقه‌اش، پنه‌لوپه کروز رفته و فيلمي درباره‌ي يک مثلث عاطفي ساخته است، مثلثي که ضلع آن را يک نويسنده نابينا با بازيگري ��لوئيس هومار��، يک ميلياردر قدرتمند با بازيگري ��خوزه لوئيس گومز�� و زني به نام ��لنا��، با بازيگري پنه‌لوپه کروز مي‌سازند. روبان سفيد، اثر سياه و سفيد ��ميشائيل هانکه��، با استقبال خارق‌العاده‌اي روبرو شده، اين فيلم داستاني است درباره‌ي حوادثي مرموز در يک دهکده‌ي آلمان، پيش از وقوع جنگ جهاني اول.
پنه‌لوپه کروز در صحنه‌اي از فيلم آغوش‌هاي شکسته بهترين کارگردان
کاترين بيگلو: با فيلم خشن و جنگي ��گنجه‌ي درد��، مسلماً دلش مي‌خواهد بتواند جلوي همسر سابقش در آيد! جيمز کامرون: براي ��آواتار��. در مجموع کارگرداني که فرمول‌هاي جايزه‌گيري را مي‌داند. کلينت ايستوود: ��بلوندي�� که حالا پير شده، فيلم‌هاي قشنگي مي‌سازد و اميدوار است با ��شکست‌ناپذير��، دوره‌ي بي‌دستاورد قبلي را جبران کند. جوزف ريتمن: اين کارگردان، در اوج جواني، ��بالا در آسمان�� را مي‌بيند که در شش رشته کانديد شده‌است. کوئنتين تارنتينو: عوام و خواص دوستش دارند. حالا اوست و کارش ��حرامزاده‌هاي بي‌شرف��. بهترين فيلم‌نامه
��نيل بلامکمپ�� و ��تري تچت�� براي ��بلوک ۹��، ��مارک بُل�� براي ��گنجه‌ي درد��، ��نانسي ميرز�� براي ��پيچيده است��، ��جيسون ريتمن�� و ��شلدن ترنر�� براي ��بالا در آسمان�� و کوئنتين تارنتينو براي ��حرامزاده‌هاي بي‌شرف��. با اين رقابت سنگين، چه فيلم‌هايي برترين گلدن گلوب مي‌شوند؟ تازه، اسکار در راه است و فيلم‌هايي مانند ��جاده�� با بازي ��ويگو مورتنسن�� هنوز اکران نشده‌اند. ليست کامل نامزدها را مي‌توانيد در اينجا هم ببينيد. | 
No comments:
Post a Comment