.::ROZANEH::. Majaleye Tafakkore No ... No.2 [ Bakhshe Jadide Goroh ]
| ● مقدمه | باز هم سلام و درود خدمت تک تک بچه های گل گروه روزنه اینم یه سورپرایــــــــــــــــــــــــــز برای همه شما اعضای محترم گروه روزنه با توجه به تغییرات گروه روزنه و برنامه ریزی های انجام شده جهت پرمحتواتر شدن مطالب ارسالی و قدرت بخشیدن به تیم تولید مطلب گروه، دست به تولید مجلات اینترنتی با همکاری تیم قدیمی آپادانا زدیم که به زودی با بخش های جدید گروه آشنا خواهید شد. دومین شماره مجله هفتگی تفکر نو رو مشاهده می کنید که مطمئنم تا چند هفته دیگه پر طرفدارترین قسمت گروه میشه ...! حالا ببین ! D: طبق دسته بندی که در زیر می بینید این هفته نامه به 9 قسمت تقسیم شده که تیتراشونو این زیر می بینید ... طرح قالب هم تلاش کردم با بقیه ایمیل های گروه فرق کنه و جذاب باشه . این مجله اولین روز هفته برای اعضا ارسال می شود و توصیه می شود این ایمیل را تا آخر هفته نگه دارید و جملات آن را با خود تکرار کنید که این جملات پر محتوا از برترین نویسندگان و کتابهای روانشناسی جمع آوری شده است و با فوروارد ForWard کردن این ایمیل به دوستان خود آنها را به خواندن این مجله تشویق کنید. توجه : تمامی مطالب این مجله توسط گروه روزنه گردآوری شده و زحمت بسیاری برای تایپ و جمع آوری آن گشته پس بی لطفی نکنید و ذکر منبع رو با آدرس کامل وبسایت Rozanehonline.com فراموش نکنید. با تشکر - 30nAp30 ارسال نظرات، انتقادات و پیشنهادات : Sinadem@gmail.com | | ● نکته های زندگی | 4- سالروز تولد دیگران را به خاطر بسپار. 5- به پیشخدمتی که برایت صبحانه می آورد، بیشتر انعام بده. 6- یا صمیمیت دست بده. | | ● اصول غلبه بر گرگ ها | غلبه بر ترس و احساسات منفی دیگر را، باید آموخت و آنقدر آنرا تمرین کرد تا ملکه نفس گردد. | | ● هر روز مثبت فکر کنیم | از ملامت خود و دیگران دست بردار ، همه باید با درایت ، فهم ، و آگاهی نهایت سعی و تلاش خود را بکنیم . | | ● رازهای عشق | 2- راز عشق در احترام متقابل است . احساسات متغیرند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند. اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است، با احترام به نظریاتش گوش کن. احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد. | | | | ● اندیشه های زرین شکسپیر | اگر با انجام مسئله، (همه چیز) تمام می شد، بهتر بود که بی درنگ انجام شود. مکبث، پرده اول، صحنه هفتم | If it were done, when 'is done, then ' were well it were done quickly. Macbeth, Act I, sc. 7. | | ● گام های بزرگ برای موفقیت | 2 آنچه جسته و گریخته اینجا و آنجا انجام می دهیم، اهمیت ندارد بلکه اعمال مصرانه ما از اهمیت برخوردار است. به راستی منشاء همه اعمال چیست؟ چه عاملی نهایتاً هویت و مقصد ما را در زندگی تعیین می کند؟ پاسخ، «تصمیمات» ماست. در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما شکل می گیرد. من بر این باورم که بیش از هر عامل دیگر این تصمیمات ما است که سرنوشتمان را تعیین می کنید، نه شرایط زندگی مان. | | ● اصول پیشرفت فالون دافا | گسترده و عظیم اصول فالون دافا می تواند ارشاد و رهنمایی را برای عمل تزکیه ی هر شخص، از جمله برای اعتقادات مذهبی او تأمین کند. این اساس عالم است، فای حقیقی که هرگز آموزش داده نشده است. مردم در زمان های گذشته اجازه نداشتند از این اصل عالم (فای بودا) اطلاعی داشته باشند. این به فراسوی تمام تئوری های آموزشی و علمی و اصول اخلاقی جامعه بشری از زمان های کهن تا به امروز می رود. آنچه که به وسیله ی مذاهب آموزش داده شد و آنچه که مردم در گذشته تجربه کردند فقط جنبه هایی سطحی بودند. معنای درونی ژرف گسترده و عظیم آن می تواند خودش را فقط به تمرین کنندگانی که در سطوح مختلف تزکیه ی واقعی قرار دارند جلوه گر کند و به وسیله ی آنها تجربه و فهمیده شود. فقط پس از آن شخص به طور واقعی می تواند ببیند که فا چیست. | Broad and Immense The principles of Falun Dafa9 can provide guidance for anyone's cultivation practice,including for one's religious beliefs. This is the principle of the universe, the true Fa that has never been taught. People in the past were not allowed to know this universe's principle (the Buddha Fa). It transcends all academic theories and moral principles of human society from ancient times to this day. What was taught by religions and what people experienced in the past were only superficialities and shallow phenomena. Its broad and immense, profound inner meaning can only manifest itself to, and be experienced and understood by, practitioners who are at different levels of true cultivation. Only then can one truly see what the Fa is. | | | | ● داستان های آموزنده | نام داستان: يك ساعت ويژه مردي ديروقت خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود. سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم؟ - بله حتمآ. چه سئوالي؟ - بابا ! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي ندارد. چرا چنين سئوالي ميكني؟ - فقط ميخواهم بدانم. - اگر بايد بداني بسيار خوب مي گويم : 20 دلار پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : ميشود 10 دلار به من قرض بدهيد ؟ مرد عصباني شد و گفت : اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم. پسر كوچك آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چنين سئوالاتي كند؟ | بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نياز داشته است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد. - خوابي پسرم ؟ - نه پدر ، بيدارم. - من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي. پسر كوچولو نشست خنديد و فرياد زد : متشكرم بابا ! بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد. مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت : با اين كه خودت پول داشتي چرا دوباره درخواست پول كردي؟ پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود ولي من حالا 20 دلار دارم. آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟ من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ... | | | | | |
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment