به گروه اینترنتی جذاب و پر از خواندنی‌های جالب روزنه خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Tuesday, December 30, 2008

.::ROZANEH::. >>A Lesson for Flying Outside the Box<


اگر اين ايميل را به صورت ناقص دريافت کرده‌ايد، مي‌توانيد روي دکمه Printable View در سمت راست و بالاي صفحه کليک کنيد مانند شکل زير

براي رفع دائمي اين مشکل(ناقص ديده شدن صفحه) اينجا را کليک کنيد.
براي عضويت در گروه روزنه و دريافت ايميل‌هاي گروه روزنه به صورت روزانه، ا;ينجا را کليک کنيد. عضويت در گروه روزنه و استفاده از مزاياي آن رايگان مي‌باشد.
اگر از G-Mail براي دريافت ايميل‌ها استفاده مي‌کنيد و قادر به ديدن تصاوير نيستيد روي لينک "Display images below" کليک کنيد.
گروه روزنه، با بيش از 100000(يکصد هزار) عضو و حداقل 50000(پنجاه‌هزار) بازديد در روز يکي از بهترين مکان‌ها براي تبليغات شماست. براي مشاهده تعرفه تبليغات و همچنين سفارش تبليغات اينجا را کليک کنيد.

     
 

 موضوع: 

 تاريخ ارسال:

 

عضويت رايگان در گروه    |    صفحه نخست    |   آرشيو   |  وبلاگ    |    درباره ما    |    تبليغات در روزنه

تبليغات

Advertisements


 

روزنه توسط سرورهاي قدرتمند هاست‌ايران.نت پشتيباني مي‌شود.

 

براي سفارش تبليغات در اين محل اينجا را کليک کنيد

 

 

با خط اينترنت اختصاصي اعضاء گروه روزنه:
 

سرعت، قدرت و کيفيت بالاتر
هماهنگي با گروه و باز شدن عکسها
دسترسي آسانتر و بدون محدوديت به سايتها و ...

9092302260


 

 

 

هواپیمای کاغذی

 


Mrs. Hackett has spent the past week teaching her sixth grade class about aerodynamics. To complete the lesson, she arranges a paper airplane competition. Tim asks Jeff to be his partner,

خانم هکت  به مدت یک هفته بود درس آیرو دینامیک رو در کلاس ششم تدریس میکرد

برای تکمیل تدریس مسابقه ای برای ساختن هواپیماهای کاغذی برای دانش آموزان

ترتیب داد ..

 هر دو دانش آموز با همکاری یکدیگر هواپیمایی کاغذی بسازند به طوری که هر

هواپیمایی که مسافت بیشتری را

طی کند برنده مسابقه باشد ..تام از جف در خواست کرد که با او همکاری کند

 

 

========================= 

خانم هکت گفت :کتاباتون رو باز کنین تا قسمت ایرو دینامیک رو دوره کنیم

وقتی تموم شد ما همکار هامون رو برای ساختن هواپیمای کاغدی برای

 مسابقه انتخاب کردیم

 

 

خانم هکت نمام هفته گذشته رو به تدریس نیرویی که باعث  پرواز میشه گذرونده بود

 

=================

تام  از جف خواست که همکار ش  در این مسابقه باشه

جف خیلی باهوش و تیز بود ولی در دروسش خیلی موفق نبود و شاگرد زرنگی نبود

عده ای به اون لقب دلقک کلاس رو داده بودن و عده ای دیگر به نطرشون اون یه آدم سر

به هوا یی بود که تو رویا سیر میکرد 

اما تام این جوری فکر نمیکرد بلکه به نظرش جف نه تنها دوست خوبی بود بلکه عاشق

پیروز شدن بود

و این دلیل دیگری بود که تام ترغیب شده بود که جف رو به عنوان شریک انتخاب کند

 

=================

 

 

معلم گفت:خوب ..بیاین و هر کدوم یه کاغذ بردارین ..15 دقیقه وقت دارین تا هواپیمای

کاغذی بسازین

بعدش میریم بیرون و اونها رو پرواز میدیم

اون تیمی که هواپیماش دورتر بره برنده مسابقه هست

 

 =================

 

تام به جف گفت:چه جور هواپیمایی میخوای بسازی؟؟؟

جف پاسخ داد :هنوز نمیدونم

تام گفت:من که میخوام تیزترین چیزی که میتونه هوا رو بشکافه و بره جلو رو بسازم

 

 =================..

 

 

تام هواپیماش رو ساخت و علامتی که نشون میداد آماده هست رو با خودش داشت .

.ولی جف هنوز داشت فکر میکرد

 

=================

 

هواپیمای یکی از بچه هاجوری بود که میگفتی هر لجظه امکان داره سقوط کنه

و یکی دیگه به نظر میومد که اگه باد مساعد بوزه می تونه یه مایل حلو بره

ولی جف هنوز یه تا هم به کاغذش نزده بود

تام دیگه مطمئن بود که اونا تو مسابقه آخر خواهند شد

 ..

=================

 

خانم هکت اعلام کرد : هر کس با تیمش بره تو یه خط بایسته .

.می خواهیم هواپیماها تون رو آزمایش کنیم

 ..

 

=================

برای داشتن فرصت بیشتر تام از خانم معلم خواست که اونا نفر آخر باشن ..

و خانوم هکت هم موافقت کرد

 

=================

 

تام به جف گفت :یالا بجنب ..یه کاری بکن ..

=================

 

مسابقه جالبی بود ..بعضی از هواپیماها به زور 1.5 متر میرفتن بعضیها هم خوب پرواز

میکردن

ولی یه چیزی مشخص بود که وقت تنگ بود و جف هنوز کاغذ صافش تو دستش بود

و هنوز هیج کاری باهاش نکرده بود

 =================

 

تام از دوستش خیلی عصبانی و نا امید شده بود  جوری که میخواست بزاره و بره ..

که یک دفعه خانوم هکت گفت ..تام و..جف ..نوبت بعدی شما هستین ..

=================

 

تام به خط شروع مسابقه رفت و هواپیماش رو پرواز داد ..بد نبود...از حد نرمال بهتر پرواز

کرد ..

اگه جف حتی میتونست همین قدر هم هواپیماش رو پرواز بده

بازم جای شکرش باقی بود و می شد ند جزو رقبای جدی برای بقیه 

=================

 

جف به خط مسابقه نزدیک شد در حالی که کاغذش رو پشتش قایم کرده بود

بعدش کاغذ صاف و دست نخورده اش رو مث یه شاهکار نشون داد

همه کلاس شروع کردن به مسخره کردن  

=================

جف کاغذش رو مث یه توپ مچاله کرد واونو بسیار دورتر و جلوتر  از هواپیماهای بقیه 

پرتاب کرد...

=================

 

هواپیمایی که جف ساخته بود از همه دورتر رفت و طرز تفکر معلم و بقیه

همکلاسی هاش رو تغییر داد

و شاید هم شما رو

=================

و این که برای موفقیت  باید تمام امکانات و را ه ها  رو  در نظر گرفت

 

........................ ..




آیا هیچ وقت آدم‌های شاد و موفقی را که به رویاهایشان رسیده‌اند ،‌ دیده‌اید؟ تا حالا دلتان خواسته از آنها بپرسید نظرشان درباره خودشان چیست و اصلا دنیا را چطوری می‌بینند؟ سال‌هاست که درخصوص افراد استثنایی که در تجارت، ورزش و دیگر رشته‌ها موفقند، تحقیق می‌شود. در این سال‌ها بعضی باورهای مهم و اساسی درباره این انسان‌های موفق سالم و شاد به اثبات رسیده است

 

 

 خودتان بهتر از هر کسی خودتان را می‌شناسید:


مردی یک شب کلید خانه‌اش را گم کرده بود و نمی‌توانست وارد خانه شود. او بیرون منزل در نور چراغ کوچه دنبال کلیدش می‌گشت. کمی بعد همسایه‌اش او را دید و به کمک او آمد تا با هم کلید را پیدا کنند. اما بی‌فایده بود. پس از کلی جستجو همسایه از او پرسید: اگر تو کلید را در منزل گم کرده‌ای،‌ چرا در خیابان دنبال آن می‌گردی؟ مرد پاسخ داد: چون در خیابان نور بیشتر است! حالا تصور کنید شما جهت و معنای زندگی را گم کرده‌اید. اگر از مردم بپرسید اهداف شما در زندگی چه باید باشد، درست مثل این است که در خیابان دنبال کلیدی بگردید که درخانه جا گذاشته‌اید. هیچ‌کس به شما نمی‌تواند بگوید چطور به زندگی‌تان معنا ببخشید. روش دیگران به درد شما نمی‌‌خورد. شما باید درون خودتان را جستجو کنید. حتی اگر یک عمر برای یافتن پاسخ‌های خود جای دیگری را جستجو کرده‌اید، به محض این که به درون خودتان رجوع کنید، می‌بینید که پاسخ سوال‌های زندگی برای شما روشن می‌شود.


 اگر گام به گام پیش بروید، به هر چه بخواهید می‌رسید:


حقیقت این است که هر نوع مهارتی را می‌توان یاد گرفت، هر مشکلی را می‌شود حل کرد و هر کاری را می‌توان به نتیجه رساند، فقط اگر مرحله به مرحله پیش بروید و کارهای بزرگ را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. وقتی یک کار بزرگ را به چند مرحله کوچک‌تر تقسیم کنید، انجام آن آسان‌تر می‌شود و دیگر به نظرتان سنگین نیست. ما ناخودآگاه در بسیاری موارد این کار را انجام می‌دهیم. مثلا وقتی قرار است یک شماره تلفن را به خاطر بسپاریم، اعداد آن را ۳ تا ۳ تا یا ۲ تا ۲ تا حفظ می‌کنیم.
نکته مهم آن است که اگر می‌خواهید دیوار بین خود و رویاهای زندگی‌تان را بردارید، بهترین کار آن است که آجر به آجر پیش بروید تا به هدفتان برسید.


اگر روش شما جوابگو نیست، آن را عوض کنید:


دکتر اسپنسر جانسون، نویسنده کتاب چه کسی پنیر من را برداشت، فرق بین آدم‌ها و موش‌ها را این طور توصیف می‌کند. وقتی یک موش حس می‌کند تلاش‌هایش به نتیجه نمی‌رسد، روش خود را عوض می‌کند، اما وقتی آدم‌ها حس می‌کنند کاری که انجام می‌دهند به نتیجه نمی‌رسد، عصبانی و خسته می‌شوند و دوست ندارند روش خود را عوض کنند. حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه‌ای را به آنها نشان دهد، حالت دفاعی به خود می‌گیرند و می‌گویند: �من همیشه این کار را همین طور انجام داده‌ام. �یا� من آدمی این مدلی هستم.� در اصل این آدم‌ها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن می‌ترسند و حس می‌کنند ترسشان به این معناست که دیگر روش‌ها اشتباه است. همیشه آنچه به نظر ما طبیعی و صحیح به نظر می‌رسد، در اصل محصول باورهایتان است و به ندرت نشان دهنده همه احتمالات و امکانات پیش رویمان یا تخمین صحیحی از توانایی‌هایمان است. اگر واقعا می‌‌خواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی به دست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده‌اید، پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنید.


شکست وجود ندارد:


تنها شکستی که در زندگی وجود دارد، این است که دست از یادگیری بردارید. جز این‌ مورد هر نتیجه‌ای که پیش رویتان می‌آید، بازتابی است که به شما می‌گوید آیا راهکار انتخابی شما را به هدف نزدیک‌تر کرده یا دورتر. آدم‌هایی که به اهدافشان می‌رسند، یک خصوصیت مشترک دارند، آنها از شکست و اشتباه نمی‌ترسند، چون می‌دانند هر اشتباه یا شکست فرصتی است برای یادگیری که باید از آن استفاده کرد شکست، لازمه یاد گرفتن است.


شما همین حالا در حال شکل دادن به آینده‌تان هستید:


تفاوت بارزی که میان افراد موفق و ناموفق وجود دارد، این است که افراد موفق در حال زندگی می‌کنند اما افراد ناموفق در گذشته سیر می‌کنند. اگر دائم به گذشته بچسبید، تمام زیبایی‌ها و فرصت‌هایی را که زندگی در حال حاضر به شما ارزانی کرده از دست می‌دهید. اگر هم در حال زندگی کنید بسرعت می‌توانید فرصت‌های رسیدن به اهدافتان را صید کنید. مهم نیست در گذشته چقدر تلاش کرده‌اید. هر لحظه از هر روز زندگی فرصت تازه‌ای است تا به خوشبختی و موفقیت نزدیک‌‌تر شوید. اگر بار دیگر ترس‌های قدیمی و باورهای محدودکننده مانع شادی و موفقیت شما شدند، آنها را در ذهن‌تان متوقف و در درون‌تان افکار مثبت و خوش‌بینانه را جایگزین افکار منفی کنید. قدرت باورهای مثبت آنقدر زیاد است که می‌‌توانید به کمک آنها از تمام لحظات زندگی پلی برای موفقیت بسازید.

----------------------------------

------------------------------------------
fariba

 

 

 


 

اين ايميل را براي دوستانتان نيز ارسال کنيد....

اگر اين ايميل را از طرف دوستانتان دريافت کرده‌ايد، مي‌توانيد با عضويت در گروه روزنه هر روزايميل‌هاي ما را با موضوعات متنوع دريافت کنيد..
 براي
عضويت رايگان در گروه روزنه، اينجا رو کليک کنيد..

 

 

 

 

 

 

 
 

 

GroupTeam


Owners

  ALI

 Yousof

Y!ID: RedVolcano_81  Y!ID: YousofShajari 
براي چت با من اينجا را کليک کنيد براي چت با من اينجا را کليک کنيد

Moderators

FARIBA

30nAp30

Y!ID: Fariba_october  Y!ID: pc30na 
براي چت با من اينجا را کليک کنيد براي چت با من اينجا را کليک کنيد
 
 
     
__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Blog Archive