● اگر اين ايميل را به صورت ناقص دريافت کردهايد، ميتوانيد روي دکمه Printable View در سمت راست و بالاي صفحه کليک کنيد مانند شکل زير ● براي رفع دائمي اين مشکل(ناقص ديده شدن صفحه) اينجا را کليک کنيد. ● براي عضويت در گروه روزنه و دريافت ايميلهاي گروه روزنه به صورت روزانه، ا;ينجا را کليک کنيد. عضويت در گروه روزنه و استفاده از مزاياي آن رايگان ميباشد. ● اگر از G-Mail براي دريافت ايميلها استفاده ميکنيد و قادر به ديدن تصاوير نيستيد روي لينک "Display images below" کليک کنيد. ● گروه روزنه، با بيش از 100000(يکصد هزار) عضو و حداقل 50000(پنجاههزار) بازديد در روز يکي از بهترين مکانها براي تبليغات شماست. براي مشاهده تعرفه تبليغات و همچنين سفارش تبليغات اينجا را کليک کنيد. | |
| | | | | | با خط اينترنت اختصاصي اعضاء گروه روزنه: سرعت، قدرت و کيفيت بالاتر هماهنگي با گروه و باز شدن عکسها دسترسي آسانتر و بدون محدوديت به سايتها و ... | 9092302260 | خوشالم از اينكه اين بخش تركونده . براي اينكه آمار كوچيكي از فراگيري اين بخش بهتون بدم بايد عرض كنم خوشبختانه از اونجا كه اعضاي گروهمون شديدا" از مقالات ارائه شده در اين بخش استقبال كردن آماري كه بهم دادن فوق العاده بوده . غير از اينكه اين مقالات در دانشگاههاي كشورمون مورد استقبال اساتيدمحترم و كارشناسان در مدارج بالاي فوق ليسانس و دكترا قرار گرفته دوستان عزيز اونور آبي هم با ترجمه اين مقالات و ارائه به اساتيدشون شديدا" ابراز خورسندي كردند و اساتيد كشورهاي ديگه هم علاقمند به دريافت اين مقالات شدند عذر خواهي كنم بابت اينكه از ابتداي راه اندازي اين بخش نتونستم جواب ايميلهاي شما رو تك تك بدم فقط تشكر و قدرداني من به خاطر محبت و لطفتون پذيرا باشيد خوب موقع اين هست كه آخرين دينم در اين زمينه ادا كنم و شما رو راهنمايي كنم به فروم تخصصي ايران و آمريكا تا خودتون بدون نياز به واسطه ( من ) بتونين از مطالبش استفاده كنين لطفا" از لينك زير وارد شده و پس از عضويت در اين فروم در تاپيكي كه خودم ايجاد كردم اولين مطلبتون با معرفي خودتون و آشنايي از طريق روزنه اونجا بنويسين اين مطلب بگم كه اين كارهاي من هيچگونه منفعت مالي نداره چون در هيچ جايي ذينفع نيستم . دوستاني هم كه فكر ميكنن فقط در قبال پول بايد كار كرد اشتباه نكنند ارزش يك ايميل پر محبت براي شخص من خيلي بيشتر از پول مي ارزه . ورود به فروم بزرگ ايران آمريكا در همينجا از علي عزيز مدير گروه روزنه و استاد عزيزم جناب شهير كه چراغ فروزان فروم هستند تشكر ميكنم صرفا" به خاطر اينكه در اين نيت خير اونها هم سهيم بودند پديده عجيب بازار بورس ( شهير ) منحني آبي مربوط است به نوسانات شاخص داو جونز در روز 28 اکتبر. اين شاخص نمايش دهنده عملکرد سي شرکت بزرگ آمريکاست. براي ديدن ليست اين شرکت ها مي توانيد به اينجا مراجعه کنيد. منحني قرمز مربوط است به شاخص نزدک. اين شاخص نمايانگر عملکرد در حدود 3000 شرکت تکنولوژي و والافن است که به هيچ صورت وابسته به عملکرد شاخص داو جونز نيستند و اين شرکتها در داو جونز ( و بالعکس داو جونز در اين شاخص )کمترين نقشي ندارند ( هر چند شرکتي مانند مايکروسافت در هر دو گروه مشترک است). با توجه به واقعيت بازار اگر مردم مشغول خريد و فروش سهام باشند بطور طبيعي يک شاخص مي تواند افزايش يابد در حالي که ديگري کاهش مي يابد. و حتي اگر کاهش و افزايش آنها بدليل شرايط خاصي همسو شود هيچ دليلي وجود ندارد که اولا درصد افزايش و کاهش برابر باشد ( يکي نمايش دهنده 3000 شرکت است و ديگري 30 شرکت در رشته هائي کاملا متفاوت) ثانيا بنحوي باور نکردني نوسانات دو شاخص يعني افزايش و کاهش در ساعات و دقايق مختلف روز "درست" از يک الگو تبعيت کنند. علت تاکيد من برروي تاريخ مزبور يکي نزديک بودن تاريخ آن و ديگري اين است که در اين روز يکي از بزرگترين جهش هاي تاريخي هم در شاخص داو جونز و هم در شاخص نزدک آنهم در بحبوحه تزلزل و خرابي بازار صورت گرفت. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اقتصاد طوفان زده جهان و آينده ايران ( شهير ) در روزهائي نه چندان دور کاهش قيمت نفت عاملي بود براي شکوفائي و رشد بازارهاي جهاني. هر کاهش قيمت نفت بلافاصله تاثير مثبت خود را آشکار مي کرد و بازارهاي بورس را رونقي نسبي مي بخشيد. اما امروز گوئي همه فرمول هاي گذشته فرو ريخته اند. با نزديک شدن خطر يک رکود بزرگ در اقتصاد جهاني بخصوص در آمريکا تقاضا در بازارهاي واقعي مصرف و نيز در ميان معامله گران قماري (Speculators) که به گفته اي هفتاد درصد تقاضاي بازار نفت را تشکيل مي دهند بدون آنکه قطره اي از نفت خريداري شده (در قالب قراردادهاي آتي) را مصرف کنند، به شدت کاهش يافته است. در لحظاتي که اين سطور نوشته مي شود قيمت به مرز بشکه اي ۷٠ دلار رسيده است. اتفاقي که در حال وقوع است اينست که با کاهش شديد قيمت نفت که نسبت به حداکثر آن در سه ماه پيش (١۴۷ دلار در هر بشکه) بيش از نيمي از ارزش خود را از دست داده است سهام شرکت هاي نفت کاهش يافته و مجموعه بازارهاي آمريکا و اروپا را با خود به پائين مي کشند. پس از يک دور سقوط و سقوط دوباره سهام بانک ها و پس از آن کمپاني هاي اتوموبيل سازي اينک موج سقوط سهام گريبان شرکت هاي عظيم نفتي را گرفته است. بحران بي سابقه اقتصادي در غرب بخصوص در آمريکا يک دوران رکود و حتي به اعتقاد برخي از کارشناسان "رکود بزرگ"( Great Depression)را به همراه خواهد داشت. طبيعي است که با پديد آمدن رکود، مصرف نفت کاهش يافته و قيمت ها سير نزولي را طي خواهند کرد. خسارات ناشي از اين وضعيت تنها متوجه کمپانيهاي نفتي نخواهد بودبلکه کشور هاي صادر کننده نفت نيز ضربه سنگيني را متحمل خواهند شد. دوران بلند پروازي ها به آخر رسيده و روز هاي رياضت اقتصادي دور نماي کشور هاي صاحب نفت را ترسيم مي کند. ايران در اين ميان بيشترين ضربه را از اوضاع بوجود آمده متحمل خواهد شد. بنا بر سايت اينترنتي شانا ( شبکه اطلاع رساني نفت و انرژي -اداره کل روابط عمومي وزارت نفت) کشور هاي صاحب نفت منطقه خاورميانه با توجه به قيمت هاي زير مي توانند بودجه خود را متعادل کنند: امارات با نفت هر بشکه ۲۳ دلار قطر با نفت هر بشکه ۲۴ دلار کويت با نفت بشکه ۳۳ دلار عربستان ( بالاترين ميزان وابستگي به درآمد نفت در ميان کشور هاي نفت خيز منطقه ) با نفت بشکه ۴۹ دلار و بالاخره ايران با نفت بشکه ۹۰ دلار اما سئوالي که هر ذهن کنجکاوي را بخود مشغول مي کند اين است که در ادامه اين وضعيت اقتصاد ايران چگونه رقم خواهد خورد؟ بودجه کشور در ارتباط با دوره اي که از مارچ ٢٠٠۷ (فروردين ١٣۸۶) آغاز مي گرديد بر اساس نفت کمتر از ۴٠ دلار نوشته شد اما اين امر مي تواند گمراه کننده باشد. چرا؟ چون آقاي دانش جعفري در آن زمان اعلام داشتند که در طي ۹ ماهه اول سال مجموعا ۴۶ ميليارد دلار هزينه ارزي شده که از آن ميزان ١۷ ميليارد دلار از صندوق ذخيره ارزي (OSF) که در سال ٢٠٠٠ بوجود آمد، برداشت شده بود. باين ترتيب اگر در ستون درآمدهاي دولت قرار باشد درآمد حاصل از صدور نفت باضافه ماليات ها و برداشت از صندوق ارزي در کنار هم قرار گيرند با توجه به اينکه ۶٠ درصد بودجه کشوررا درآمدهاي حاصل از صادرات نفت تشکيل مي دهد در صورت اضافه کردن برداشت از صندوق ذخيره ارزي اين وابستگي تا مرز ۸٠ درصد افزايش خواهد يافت. ميزان ذخيره ارزي ايران عليرغم ميل آقاي احمدي نژاد براي محرمانه نگاهداشتن آن در حدود ۸٠ تا ١٠٠ ميليارد دلار است. اما باز تنها اتکاء به اين رقم گمراه کننده خواهد بود چون بدهي خارجي کشور نيز در حدود٢٠ ميليارد دلاربرآورد مي شود که بايد براي محاسبه خالص ذخيره ارزي از اين مبلغ کسر شود. حال اگر بر مبناي هزينه هاي سال ٢٠٠۷ قرار باشد هر ساله حدود ٢٠ ميليارد دلار از صندوق ارزي برداشته شود حساب مزبور ظرف مدت ۴ تا ۵ سال به صفر خواهد رسيد و طبيعي است سئوال اين خواهد شد که بعد چه؟ در اينجا طرز تفکري وجود دارد و آن اينکه با شروع رکود در غرب از ميزان تقاضا در سطح جهان کاسته شده و لذا قيمت اقلام وارداتي افت پيدا خواهند کرد. اما تاثير اين قضيه بجز احتمالا بر روي قيمت بنزين در مورد ساير اقلام چندان چشمگير نخواهد بود ضمن اينکه خطر ديگري هم ايران را تهديد مي کند. اگر روند جريانات در غرب به همين گونه ادامه پيدا کند آمريکا هم مانند سالهاي آخر دهه هشتاد دچار شرايط "رکود و تورم" (Stagflation) خواهد شد چرا که در عين رکود حجم دلار تزريق شده به سيستم بي سابقه است. در سال ١۹۸۸ براي مبارزه با تورم نرخ بهره به ١۴ درصد و در سال بعد به ١۷ درصد افزايش يافت. اين عامل (افزايش نرخ بهره) به اضافه افت قيمت نفت باعث تقويت دلارخواهد گرديد. اگر ايران نخواهد (بدليل مسائل سياسي و نه اقتصادي) و يا نتواند معاملات نفت خود را که عمدتا بر مبناي يورو صورت مي گيرد به دلار تبديل کند خسارت عظيم ديگري نيز از اين رهگذر گريبان کشور را خواهد گرفت. از مجموعه مطالب فوق مي توان به اين نتيجه رسيد که وابستگي شديد ايران به درآمد نفت در شرايط جديد جهاني وضعيتي بسيار شکننده را براي اقتصاد آن کشور رقم مي زند. در جائي که نفت بشکه اي ١١٠ يا ١٢٠ و ١۴٠ دلار نتواند گرهي از مشکلات کشور باز کند و در اوج درآمدهاي نفتي بنزين سهميه بندي شود اينک با نصف شدن درآمد حاصل از نفت چگونه کشور خواهد توانست به يک وضعيت اقتصادي نسبتا با ثبات براي سالهاي آينده دست يابد؟ اقتصاد ايران هم اکنون از پديده دوگانه "رکود و تورم" که قبلا از آن نام برديم و يکي از خطرناکترين وضعيت هاي اقتصادي است شديدا در رنج است. در حالي که امواج تورم کشور را زير فشار فوق العاده اي قرار داده رکود و کسادي نيز به وخامت اوضاع مي افزايد. اگر چه درآمد حاصل از فروش نفت از ابتداي سال ٢٠٠۷ تا حدود سه ماه پيش سه برابر شد اما دولت تحت مديريت آقاي احمدي نژاد نتوانست از اين شرايط استثنائي بهره ببرد و نهايتا روز بروز بر مشکل گراني کمر شکن در کشور افزوده شد تا آنکه طبق آمار بانک مرکزي در شهريور ماه گذشته تورم به مرز ٣٠ درصد رسيد. ظرف چند سال گذشته بخش عمده درآمد حاصل از صادرات نفت تبديل به ريال شد و سپس سيل پول روانه بازار داخلي گرديد. با افزايش شديد حجم پول سرمايه ها که در بانک ها بدستور شخص آقاي احمدي نژاد بايد از بهره اي زير نرخ تورم سود مي بردند به بخش مسکن و سرمايه گذاري هاي زود بازده که با فساد و زد و بند که امروزه بخشي از اقتصاد و حيات آن کشور گرديده سرازير شدند و با خود انفجار قيمت ها را به همراه آوردند. قيمت ملک و متعاقب آن اجاره ها افزايش يافت و به اين ترتيب قشر عظيم حقوق بگير دولتي و غيردولتي دچار وضعيتي مشقت بار شدند. با اوج گيري تورم صدها هزار خانواده ديگر به زير خط فقر رانده مي شوند. از سوي ديگر سيل کالاهاي وارداتي نه موفق به مهار تورم شد و نه کمکي به واحدهاي توليدي کرد بلکه بالعکس توليد را که توان مقابله با اجناس ارزان قيمت وارداتي از چين و ترکيه و امارات نداشت، زير فشار قرار داد. رکود فعلي در بازار مسکن آثار خود را بسرعت بر بيش از يکصد رشته از صنايع مختلف که بنحوي با اين بخش از اقتصاد در ارتباطند نمايان خواهد کرد و بر مشکل بيکاري و تورم خواهد افزود. ايران بدليل ضعف مديريت که در زمان دولت نهم آشکارا شدت بيشتري گرفته است نتوانست براي حداقل نمودن وابستگي به درآمد نفت راهي بيابد. بدون هر گونه بسترسازي مناسب براي آينده در شرايط خطير و تازه کنوني دولت ايران دو راه بيشتر در پيش روي ندارد. يا بايد سياست رياضت اقتصادي را در پيش گيرد که در اين صورت و در کوتاه مدت چاره اي جز افزايش فشار بر طبقات کم درآمد و يا با درآمد متوسط ندارد. در اين صورت مردم که پيشاپيش از افزايش بي رويه قيمت ها به ستوه آمده اند در حدي که حتي صداي اصولگرايان نيز درآمده ممکن است دست به ناآرامي بزنند و يا راه ديگر اين است که با استفاده از اندوخته ارزي مسکّني براي وضعيت فعلي بيابند. اين مسکّن که مي تواند در چند ماه پيش رو تا انتخابات رياست جمهوري ايران، آقاي احمدي نژاد و دولت وي را از فرو رفتن در يک بحران نجات بخشد به قيمتي بسيار سنگين تمام خواهد شد چرا که بايد سخاوتمندانه از ذخائر ارزي هزينه شود. اما سئوال آزار دهنده اينست که تحت شرايطي که پيش روست بالاخره چه راهي در پيش پاي يک جامعه جوان هفتاد ميليوني جوياي اميد و خوشبختي باز خواهد شد؟ تشابه عجيبي بين رهبران سياسي ايران و آمريکا در برخورد با وضعيت جديد به چشم مي خورد. هر دو گروه نه به عمق و وخامت اين بحران بي سابقه اقتصادي اعتقادي دارند و نه قادرند برنامه اي براي روياروئي با اين اوضاع ارائه دهند. تمام حرکات و تصميم گيريها عکس العملي، شتابزده و توام با شعار است که با برخورد با ديوار پولادين واقعيت ها مي شکنند و فرو مي ريزند. در دوران پيش از رکود بزرگ (١۹٢۹) شاخص بازار بورس آمريکا در حدود ١٠٠٠ بود. شايد باور آن براي خواننده سخت باشد اما ٢۵ سال طول کشيد (١۹۵۴) تا بازار بجاي اول خود باز گردد. اگر اين بار نيز چنين وضعيتي بوقوع بپيوندد آيا دولت ايران خواهد توانست وضعيت اقتصادي و اجتماعي کشور را مديريت کند؟ چگونه و به چه بهائي؟ -------------------------------------------------------------------------------------------- كلبه كوچك من |
| | اين ايميل را براي دوستانتان نيز ارسال کنيد.... اگر اين ايميل را از طرف دوستانتان دريافت کردهايد، ميتوانيد با عضويت در گروه روزنه هر روزايميلهاي ما را با موضوعات متنوع دريافت کنيد.. براي عضويت رايگان در گروه روزنه، اينجا رو کليک کنيد.. | | | | | | | | | | | |
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment