يک / هميشه چيزهايي که حالت طبيعي نداشته باشند براي من جذاب بودهاند. نه به خاطر غيرعادي بودن، بلکه به خاطر خلاقيتي که در ساخت اين چيزها نمايانگر است. روحي عصيانگر که روزمرگي را بر نميتابد و به زيبايي ميرسد. دو / خانه را دوست دارم. خانه مامن است. آرامش است. همراهي است. پس چرا دوست نداشته باشم خانهاي خاص داشته باشم؟ چرا چشم نگردانم به هر سو براي يافتن خانههايي که چيزي براي متمايز شدن داشته باشند؟ سه / وارونگي خطرناک است. ولي جذاب. وارونه زيبا را بايد شاهکار ناميد چون بيرون کشيدن روح زيبايي، از چيزي که مردم وارونهاش را با خود نزديک حس نميکنند و به ظهور رساندن زيباييش کاري بس بزرگ است. زيبا وارونه کردن هنر ميخواهد. در اين رده از خانهها مشهورترين خانه، خانهاي که نورمن جانسون در سال 1961 در فلوريدا ساخت. ويژگي بارز اين خانه دوج کانورتيبلي است که به صورت سر و ته در پارکينگ اين خانه پارک است. براي اين که بفهميد اين خانه در حقيقت چه شکلي است ميتوانيد عکس آن را سر و ته کنيد و ببينيد چقدر خوب همه چيز در کنار هم چيده شده است. ولي درخت نخلي که به اشتباه، درست کار شده است بزرگترين لطمه را به اين خانه مشهور ميزند. هر ساله هزاران نفر به ديدن اين خانه در فلوريدا رفته و بر خالق آن آفرين ميفرستند. شما ميتوانيد با مبلغي حدود 200 ميليون تومان صاحب اين خانه شويد. يک افسانه قديمي است که ميگويد اگر نوک يک کليسا را دنبال کنيم به بهشت ميرسيم. من آن را امتحان نکردم ولي از کساني که تست کردند ميپرسم، پس دوزخ کجاست؟ Dennis Oppenheim اولين بار آن را در ونکوور ساخت و سپس آن را به پارک کلگري آلبرتا انتقال داد. 25 فوت بلندي با قامت ساخته شده از آلومينيوم، با شيشههاي قرمز رنگ. رئيس جمهور آن را اثري نامناسب براي دانشگاه کلگري ناميد اما دنيس آمريکايي هميشه از کار خود دفاع کرد. او ميگفت �ابزاري براي رسيدن به سرمنشا شياطين� اگرچه خيلي خشن به نظر ميرسد اما نميتوان او را ناميد اثري کفرآميز در دو جا ميتوانيد سراغ Wonderworks را بگيريد. هم در تنسي و هم در فلوريدا دو ساختمان کاملا مشابه به چشم ميخورد که بيشتر از چشم براي مغز شما اعجاب برانگيزست. براي همين است که مردم محلي نام پارک تفريحي براي ذهن را براي اين دو خانه برگزيدهاند. فکر ميکنيد اين بناها به چه دردي ميخورند؟ 100 نمايشگاه و 12 سالن تئاتر در اين ساختمانها برگذار ميگردد که به خاطر جذابيت بيروني ساختمان، عمدتا هم با استقبال روبرو ميشوند. از آمريکا خارج شويم و به آسيا برويم. به قلب تکنولوژيک آسيا يعني ژاپن. استان ناگانو. شهر ماتسوموتو. رستوراني که قلب تمام معاملات ملکيهاي منطقه را تصاحب کرده است. رستوران ساکاسا البته من اصلا نسبت به رستوران ساکاسا احساس خوبي ندارم ولي اين فقط نظر من است. مردم منطقه بسيار آن را دوست دارند و دوست دارند از کف آن منظرههاي بيرون را تماشا کنند! نصب چراغها در سطلهاي آبي که روي سقف فيکس شدهاند يکي از خلاقيتهايي است که در طراحي اين رستوران به کار رفته است تا عنوان مشهورترين بناي واژگون آسيا را به دست آورد. و ميرسيم به اروپا. اروپا کلا پر است از اين خانهها. حالا پر ميگوييم منظورمان پنج شش بنا بيشتر نيست ولي خودتان حساب کنيد وقتي تعداد خانههاي برعکس اروپايي بيشتر از تعداد خانههاي اين چنيني در بقيه جهان است چرا نبايد اين جوري بگوييم؟ :) از حق هم نگذريم خانههاي اروپايي بسيار دلنشينتر هم هستند. مخصوصا خانهاي که در پائيز 2008 با عنوان Die Welt Steht Kopf افتتاح شد و دربهاي آن به روي مردم باز شد. معني اسمش ميشود دنيايي که روي سرش ايستاده است يا چيزي شبيه به اين که ميبينيد کاملا بامسماست :) اين خانه که توسط Klaudiusz Golos و Sebastian Mikiciuk بنا شده است در جزيرهاي در درياي بالتيک قرار دارد که به آلمان تعلق دارد. يکي از جذابيتهاي اين خانه حمام آن است و توريستها آن را از دست نميدهند زيرا به نظر نميرسد در هيچ کجاي جهان يک سرويس بهداشتي به اين تميزي ببينيم که سر ناسازگاري با نيروي جاذبه داشته باشد! خانه بعدي که خدمت شما معرفي ميکنم در سن پترزبورگ روسيه قرار دارد ولي با وجود اين که در يکي از مهمترين شهرهاي جهان قرار دارد اما هيچ اطلاعات خاصي از آن در دسترس نيست. با اين حال من بسيار بسيار دوستش دارم چون در زمستان شبيه کبکي ميشود که سرش را زير برف پيدا کرده است :) خيلي بامزهتر هم ميشد لانه سگش هم برعکس بود :) Daniel Czapiewski را به عنوان يک بشردوست و تاجر بزرگ در لهستان ميشناسند. اما عمده شهرت او به خاطر خانه کوچکي است که در دهکده Szymbark در لهستان ساخته است. برعکس همتاي روسيه خود او ميدانست که چه ميکند براي همين به يک گروه از پيمانکاران فشار وارد کرد تا اين خانه را فقط و فقط در 114 روز به پايان برسانند. او اين خانه را براي يک هدف خاص ساخت. او از اين خانه براي تبليغات خود بر عليه کمونيست استفاده کرد تا بسياري او را به خاطر خلاقيتش تحسين کنند. به جهت بحران مسکن در لهستان به نظر ميرسد دنيل خانه بعدي خود را در آمريکا بسازد. يکي از ساختمانهاي بسيار دوست داشتني که در جهان به اين صورت ساخته ميشود خانهاي است که به House-Attackمشهور است. اين خانه يک يادآوري از آخرين باري است که کسي در وين فرياد کشيد � Attack!! هر چند همه ما اميدواريم به حمله به سرنوشت بهتري دچار شود. Erwin Wurm در سال 2006 اين خانه را بر روي سقف موزه هنرهاي مدرن وين ساخت. اين خانه سر و ته در آنتالياي ترکيه واقع شده است و آنتاليا هم پر است از کساني که راهي براي خرج پولهايشان ندارند. اين است که اين خانه به شدت مورد استقبال خريداران ملک اين منطقه قرار گرفته است. البته مردم اين منطقه آن را آنطور که روي آن نوشته شده است مرکز توريسم GoldCity نمينامند اما چيزي که بديهي است اين است که اين ساختمان توسط عدهاي از سودجويان ترکيهاي با الگوبرداري از خانهاي که نورمن جانسون ساخت، و کمک گرفتن از معماري بومي ساختهاند. چيزي که بديهي است آن است که اين خانه توانسته است بدون هيچ شکي عنوان يکي از پربازديدکنندهترين امکان گردشگري آنتاليا را از آن خود کند. اين خانه خيلي هم سر و ته نيست و به غير از سقف و بالکن و پنجرهها چيزي ديگر سر و ته ندارد و اتاقها و حمام آن کاملا معمولي هستند. اما چيزي که آن را بسيار جذاب ساخته است درختي است که در بيرون از خانه به صورت کاملا برعکس کار گذاشته شده است. بالاخره بازاريابي ترکيهاي يک جايي به درد خورد :) و در آخر هم ميرسيم به خانه کاتماندو. خانه کاتماندو در سال2007 از تلفيق يک موزه در جزيره مايورکا اسپانيا بنا شده است. نام گذاري آن به خاطر معماري آن است که شبيه خانههاي تبتي است و هر بيچارهاي که بخواهد وارد آن شود بايد مانند فيلمهاي اينديانا جونز از ميان دالانها و عناصر باستاني شبيهسازي شده در آن گذر کند. همان اول راه شما با يک راهب باستاني و يک افسونگر باشکوه برخورد ميکنيد که نويد يک بازديد بسيار جذاب از اين خانه را به شما ميدهد. ده خانه بالا هر کدام فقط يک ويژگي مشترک با هم ندارند. ويژگي مشترک آنها با هم در جذابيت آنها براي توريستهاست. دولتهاي آنها با تبليغات وسيعي که براي آنها ميکنند سعي در جذب توريست به محل اين خانه ميکنند. اين در حالي است که اين ديدن اين خانهها به نسبت بسياري از آثار باستاني کشور ما، ايران واقعا لطفي ندارد. ولي ما چقدر به جذب توريست بها دادهايم؟ شرح اين حديث دردناک براي وقتي ديگر. منبع: 1 فتحي |
No comments:
Post a Comment