آرام جان مجله ي موسيقي ايراني (شماره ي نهم) گروه روزنه سلام بر ياران هم راه صحبت هاي فني باشه براي آخر كار ،فعلا بريم سراغ موسيقي اين شماره شامل قسمت هاي زير است: درباره كيوان ساكت دانلود قسمت دوم كنسرت راست پنجگاه بسطامي درباره ي پيانو دانلود كنسرت فرياد شجريان و عشق ... هر كه سوداي تو دارد چه غم از ترك جهانش نگران تو چه انديشه و بيم از دگرانش اين بيت استاد سخن سعدي را از زبان شجريان در خلوت بشنويد، (تصويري): Download 2.11 Mb (از مقدمه ي دي وي دي هم نوا با بم) | پيوند علم و احساس كيوان ساكت پرونده سازي براي کيوان ساکت موسيقي دان و آهنگساز معاصر نوازنده تار و سه تار و مولف | ◄ معرفي شيوه نوازندگي و نوآوري ها : ● تكنيك نوازندگي همه شما با جدال قديمي و هميشگي تكنيك بهتر است يا احساس ، آشنا هستيد . همواره بين نوازندگان اين جدال بوده است كه به راستي نوازنده بهتر ، كسي است كه تكنيك بالاتر و قدرت اجراي قطعات دشوارتر و سريعتر را دارد ، يا كسي است كه با حس مي نوازد ، ولو نتواند سريع بنوازد يا از پس قطعات دشوار برنيايد . امروزه خوشبختانه موسيقي دانان اعلام كرده اند كه حد وسط ، يعني آميزه اي از تكنيك و احساس ، لازم است . در اين ميان ، كيوان ساكت ، به عنوان يكي از نوابغ تكنيك نوازندگي مطرح است . گرچه ساكت طي دو سه سال اخير با شعور موسيقيايي بالايي كه دارد ، كوشيده است تا به احساس مناسبي نيز در نواختن دست پيدا كند ، اما آنچه ساكت را معروف كرد ، و امروزه نيز بدان شناخته مي شود ، عنوان " سريعترين نوازنده " حال حاضر تار و سه تار است . ساكت شيوه نويني در نواختن تار و سه تار به وجود آورد ، در واقع او سيستم انگشت گذاري جديدي را ايجاد كرد كه به كمك اين روش انگشت گذاري ، سرعت تارنوازي و سه تار نوازي را بهبود قابل ملاحظه اي داد . تا جايي كه به راحتي مي توان قطعاتي را كه سنتور نوازان در آن ادعا دارند ، با همان سرعت بر روي تار پياده كرد اما ساكت چه كرد ؟ در واقع او كه عنوان " وارث فرهنگي كلنل علي نقي خان وزيري " را دارد ، ادامه دهنده راه وزيري است . شايد بدانيد ، شادروان كلنل وزيري اولين كسي بود كه انگشت كوچك دست چپ را نيز در نواختن تار و گرفتن پرده ها به كار گرفت . تا پيش از او نوازندگان تار فقط از انگشت اشاره ، انگشت وسط ، و انگشت حلقه براي گرفتن پرده هاي تار و سه تار استفاده مي كردند . همچنين وزيري اولين كسي بود كه از سيم هاي پنجم و ششم تار ، و سيم سوم و چهارم سه تار ( به اصطلاح سيم هاي بم ) نيز در ملودي ها استفاده كرد كه تا پيش از او ، از سيم بم فقط براي ايجاد وزن مطلوب استفاده مي شد و نوازنده ، سرضرب ها را به سيم بم مي زد . كيوان ساكت ، شيوه وزيري را گسترش داد . او در نوازندگي به طور كامل از همه امكانات ساز استفاده مي كند و به طور مثال به انگشت گذاري روي سيم هاي غير از اول ( سيم دوم و سوم ) اهميت زيادي مي دهد . همين پرده گيري روي سيم هاي دوم و سوم است كه باعث مي شود بت وان برخي قطعات سرعتي را نواخت . البته ساكت غير از انگشت گذاري جديد ، پرش ها و حركت هاي دست را نيز به شيوه جديدي انجام داد و در مجموع تكنيك نوازندگي بالايي دارد و امروزه به مدد تكنيك خود ، از تمام ظرفيت صدادهي تار و سه تار استفاده مي كند . در اين ميان گرچه برخي اعتقاد دارند كه سريع نواختن و تكنيكي نواختن او ، باعث شده است تا احساس كافي در مضراب هايش نباشد ، اما بايد اعتراف كرد كه در دو آلبوم اخير ساكت به موفقيت هاي شاياني در حس دست پيدا كرده است . گرچه هنوز كسي قطعه " دخترك ژوليده " وزيري را پس از خود او ، مثل ساكت با تار ننواخته است ( البته به جز سنتور نوازان ) ● نواختن آثار كلاسيك جهان كيوان ساكت معتقد بوده و هست كه ما بايد موسيقي خود را به جهان معرفي كنيم . و يكي از راه هاي اين معرفي اين است كه نشان دهيم سازهاي ايراني ما نيز سازهاي قدرتمندي هستند و مي توانند همچون سازهاي ديگر ممالك دنيا ، صدادهي مطلوب و كارايي قابل قبول داشته باشند . از اين رو ساكت تلاش كرد تا آثار آهنگسازان بزرگ كلاسيك همچون بتهون ، موتزارت ، پاگاني ني ، ويوالدي ، اشتراوس و ... را با تار اجرا كند . اين تصميم البته در نگاه اول غير ممكن به نظر مي آمد . زيرا تار سازي مضرابي است و ويولن ( كه ساز اصلي قطعات غربي است ) سازي كششي و آرشه اي . و كسي كه بخواهد با تار همان قطعات را اجرا كند بايد مضراب ريزي داشته باشد كه بسيار پيوسته و سريع نواخته شود . و چه كسي سريعتر از ساكت مي نوازد ؟؟ و البته مشكل ديگر در نوشتن نت ها بود . نت هاي آهنگهاي كلاسيك غربي براي انگشت گذاري و كوك ويولن نوشته شده اند و يك نوازنده تار مجبور خواهد شد مرتب دست چپ را از بالاي دسته به پايين دسته بپراند و انواع و اقسام مشكلات را متحمل شود . كيوان ساكت شروع به تحقيق و مطالعه كرد و پس از چندين سال ( هشت سال ؟ ) تلاش پيگير ، در نهايت با انتشار آلبوم " ديدار شرق و غرب East meets West " همه چشم ها را خيره كرد . براي اولين بار كيوان ساكت در اين آلبوم قطعات مارش ترك از موتزرات - چهارفصل از ويوالدي ( موومان اول بهار ) - رقص مجار شماره 1 و 4 و 5 از برامس - چارداش از مونتي و كاپريس 24 و سه وارياسيون را از پاگاني ني و همچنين تم هايي از سمفوني شماره 40 موتزارت را با تار ( به همراهي پيانو ) اجرا كرد . و بدين ترتيب ساز " تار " را به جهانيان معرفي نمود . كيوان ساكت در واقع جادوي انگشت گذاري خود را اعلام كرده بود . او با شيوه انگشت گذاري جديد خود و البته تكنيك فوق العاده و تسلط بالايش ( كه به راحتي صدها بار از بالادسته به پايين دسته مي پرد و بر مي گردد بي اينكه يك نت از شفافيت و زلالي خارج شود ) توانست قطعات مشهورترين آهنگسازان جهان را با تار اجرا كند و البته بعدها در كتابي به نام ديدار شرق و غرب نت اين قطعات را نيز براي تار منتشر كرد ( كه امروزه اين كتاب كمياب است ) . اين كار ساكت ، باعث شد تا توجه موسيقي دانان جهان به تار جلب شود و سيل ديدار ها و پرسش ها راجع به اين ساز شروع گردد . همچنين شنوندگان غربي نيز استقبال مي كردند زيرا آن ها براي ساليان اين قطعات را با ويولن شنيده بودند و اكنون شنيدن صدايي جديد كه ملودي اصلي را مي نوازد برايشان خوشايند بود . يكبار وقتي يك ايتاليايي از يكي از هنرجويان كيوان ساكت پرسيده بود كه اين ساز تار به چه دردي مي خورد ؟ يك چوب و يك تكه پوست ؟ هنرجو اقدام به نواختن يكي از آثار كلاسيك با تار كرده بود و تعريف مي كرد كه شنونده مات و مبهوت شده و به احترام تار بلند شد و ايستاده به ادامه قطعه گوش كرد . اما اين اقدام ساكت در داخل ايران با واكنش هاي بسياري روبرو شد . برخوردهاي واقعا شديد و انتقادي اساتيد موسيقي به ساكت شروع شد . آنها اعتقاد داشتند كه چنين اقدامي باعث اين مي شود كه تار و سه تار از مسير اصلي خود منحرف شود و راه سنت به بيراهه رود . و نبايد با اين سازها چيزي جز ملودي هاي ايراني زد . اما كيوان ساكت اعتقاد داشت كه چرا نبايد با ساز هاي خودمان ملودي هاي ديگر را نيز بزنيم ؟ اين نه تنها از توانايي ساز ما كم نمي كند بلكه باعث گسترش توانايي آن مي شود . در ضمن فراموش نكنيم كه ساكت پيش از هر چيز يك تار نواز بوده و به موسيقي سنتي ايران تسلط كافي و وافي دارد . كما اينكه امروزه رايج ترين كتاب آموزشي تار و سه تار كتاب اوست . به هر تقدير ساكت ، در لابلاي كارهاي سنتي كه مي كرد ، با انتشار دو آلبوم ديگر باز هم همه را شگفت زده كرد و اين بار چندي از مشكل ترين قطعات جهان چون " پرواز زنبور عسل " را كه بسيار سرعتي است ( طوري كه شما گويا وز وز زنبوري را مي شنويد ) اجرا نمود . هر چه بود و هر چه كرد ، سال پيش در نمايشگاه جهاني موسيقي در فرانسه ، حضور كيوان ساكت و اجراهاي مشهورش باعث شد تا " تار " و " سه تار " شناسانده شوند . به هر روي ساكت ، نوآور و خلاق بوده است . دليلي براي التزام صد در صد به سنت ، به آن معني كه هيچ چيز غيز ار رديف را با تار ننوازد نمي بيند و موسيقي ر ا زباني جهاني براي صلح مي داند . او در بروشور آْلبوم ديدار شرق و غرب مي گويد : هنر ، زبان مشترك ملت هاست و موسيقي هم كه جز لاينفك هنر و فرهنگ است نه تنها از اين قاعده مستثني نيست بلكه مصداق واقعي اين مهم است . بر آنيم تا در اين اثر به نوعي ميان ملت هاي شرق و غرب گفت و گو برقرار نماييم . ● كتاب هاي تمرين ساكت غير از كتاب هاي آموزشي ( كه به طور كامل در قسمتهاي بعدي توضيح داده مي شوند ) تا كنون دو كتاب براي تمرين براي تار و سه تار منتشر كرده است كه اين كتاب ها پنجه هنرجو را با تكنيك هاي دشوار تر و نزديك به سبك ساكت آشناتر مي كند . ● آهنگسازي كيوان ساكت در ساختن آهنگ استعداي سرشار و علمي به جا دارد . معروف ترين ساخته هاي كيوان ساكت " چهارمضراب " هاي او هستند . چهارمضراب هاي ساكت بي نظير در تكنيك ، شيوه و اصول آهنگسازي هستند . در واقع او چهارمضراب را از يكنواختي و ركودي كه در دوران هاي قبل دچار آن شده بود در آورده و چنان چهارمضراب هاي مشكلي تاليف كرده است كه نواختن آنها كار هنرجويي با سه چهار سال سابقه تمرين است . چهارمضراب او گاهي تا سه بار تغيير ريتم و وزن مي دهند و ملودي مرتبا از بم به زير و برعكس حركت مي كند . ◄ شخصيت و ديدگاه در مورد هنر كيوان ساكت در سال هاي اخير هنرمندي فعال بوده است . اين چيزي است كه حتي منتقدين هم نمي توانند انكار كنند . به قول خود آقاي ساكت ، آنگاه كه منتقدين مشغول نقد كردن او در روزنامه ها هستند او در حال ضبط آلبوم بعدي اش است . همچنين كيوان ساكت همواره شهرستان ها را مد نظر داشته است . در سال هاي اخير كنسرت ها و مستر كلاس هاي آموزشي در اصفهان و همدان و شيراز و ساير شهرهاي ايران برگزار كرده است . در واقع اگر بقيه بر عليه او حرف مي زنند و به جاي اينكه بكوشند تا سبك خود را گسترش دهند فقط عار مي دهند ، كيوان ساكت بدون اينكه حرف بزند براي گسترش سبك خود عمل كرده است . او با سفر ، انتشار كتاب و آلبوم ، مصاحبه ، تاسيس آموزشگاه و ارتباط تنگاتنگ با هنرجويان كوشيده است تا شيوه خود را معرفي كرده و گسترش دهد . همچنين تاسيس گروه بزرگ " وزيري " كه سرپرستي آن با كيوان ساكت است و اجراهاي باشكوه ، يكي ديگر از فعاليت هاي اوست . ساكت ، نگاهي باز ، و آزادانديشانه دارد . در واقع او بدون تعصب و پافشاري به روي شخص خاص با مكتب خاصي ، معتقد است همه اساتيد بايد آزادانه سبك و شيوه دلخواه خود را دنبال كنند و به جاي اينكه به تخريب و انتقاد از هم بپردازند ، به تعامل و با هم بودن تغيير رويه دهند . ساكت ، همچون همپاي ديگرش ( البته به نظر من ) حسين عليزاده ، به موسيقي ، و مقوله نوازندگي تار و سه تار نگاهي علمي دارد . در واقع بر خلاف اساتيدي چون محمدرضا لطفي كه و اكثر قديمي ها ، كه موسيقي ايراني را صرفا سينه به سينه مي خواهند و از جزوات مكتوب و كلاس هاي آكادميك راضي نيستند ، كيوان ساكت به عنوان موسيقي دان با موسيقي ايراني برخورد مي كند و نگاهي امروزي تر و علمي به اين مقوله دارد . البته در اين ميان ، آشنايي كامل او با موسيقي غرب و مباني آن ( همچون استاد معنوي اش وزيري ) باعث مي شود تا ديدگاهي گسترده تر و بازتر داشته باشد . در مجموع بنده شخصا به ياد ندارم كه تا امروز كيوان ساكت كسي را تخريب كرده باشد يا از كسي بدگوي نموده باشد يا در مصاحبه هايش از شخص خاصي انتقاد نموده باشد . آنچه او مي خواهد اين است كه ، هر كس بدون اينكه باعث دردسر سايرين شود ، سبك و شيوه خود را ارائه كند . | ◄ آثار صوتي : 1: ديدار شرق و غرب در روي الف اين كاست ، تصنيف جاودان مرغ سحر با اركستر بزرگ به تنظيم كيوان ساكت اجرا شده است و در روي ب نيز ، قطعات مارش ترك از موتزرات - چهارفصل از ويوالدي ( موومان اول بهار ) - رقص مجار شماره 1 و 4 و 5 از برامس - چارداش از مونتي و كاپريس 24 و سه وارياسيون را از پاگاني ني و همچنين تم هايي از سمفوني شماره 40 موتزارت را با اجراي تار كيوان ساكت مي شنويم . 2: شبي با خورشيد اين آلبوم ، از زيباترين كارهاي كيوان ساكت است و مبتني بر موسيقي دستگاهي ايران است . اما تفاوت در اينجاست كه در اين آلبوم ، ساكت قطعات ايراني را براي تار و پيانو تنظيم كرده است و فضايي دل انگيز و چندصدايي ( پلي فوني ) خلق نموده است . آهنگساز تمام قطعات خود اوست . روي الف ) غم و شادي نگاه تار و پيانو در بيات اصفهان ، شور برگ و باد ، چهارمضراب شور تار و پيانو در آواز دشتي روي ب ) سفر در برگ نيلوفر ، مرثيه اي براي فريدون مشيري آرزوي بزرگ ، دستگاه نوا تار و ويولن ، شوشتري رقص ايراني ، شوشتري راپسودي در چهارگاه تار و پيانو در چهارگاه رستاخيز ، چهارگاه 3:شرق اندوه اين آلبومي است كه كيوان ساكت در روي الف آن ، احساس نوازندگي را به تمامي نشان مي دهد . و در روي ب ، با اجراي آثاري دشوار از موسيقيدانان كلاسيك غرب توانايي تكنيك خود را بار ديگر اثبات مي كند. (روي الف افسوس / تكنوازي تار / موج / خاطره / كرانه / سوگنامه ** شايان ذكر است كه قطعات افسوس و موج و كرانه از معروفترين قطعات امروز هستند و تلويزيون مكررا ، معمولا در هنگامي كه مجري در حال حرف زدن است به عنوان موسيقي متن آنها را پخش مي كند. (روي ب آداجيو از آلبينوني / منوئه از يوهان سباستين باخ / بادي نري از يوهان سباستين باخ / آستورياس از آلبنيز / سونات در "ر" مينور از آنتونيو ويوالدي / اتوود " فا" مينور از فردريك شوپن / انوانسيون از يوهان سباستين باخ / پرواز زنبور عسل از ريمسكي كورساكف ** قطعات زنبور عسل از كورساكف و آستورياس ، قطعاتي دشوار و شنيدني هستند . 4:قاصدك قاصدك ، شاهكار سه تار نوازي كيوان ساكت است . در اين نوار همچنين ژاله صادقيان منتخبي از اشعار شعراي معاصر ايران چون سيمين بهبهاني ، مشيري ، اخوان ثالث ، احمد شاملو ، هوشنگ ابتهاج ، سهراب سپهري و ... دكلمه مي شود . آنچه در اين نوار واقعا شنيدني است سه تار نوازي نوين و شنيدني ساكت است . او به سبكي كاملا بديع سه تار مي نوازد و قطعات ايراني را با تم هايي جديد و جالب مي آميزد . به دوستداران ساز سه تار شنيدن اين آلبوم را شديدا توصيه مي كنم ! 5: جامه دران نبوغ آهنگسازي و تكنيك اوست . ساكت چندين قطعه از چهارمضراب هاي معروفش را در آْلبوم جامه دران اجرا كرده است . چهار مضراب هاي معروف اصفهان ، عشاق ، بهارن ، رقص پروانه و همچنين پيش در آمد اصفهان ساخته خود او . همچنين قطعه " دخترك ژوليده " استاد علينقي وزيري را ساكت در اين آلبوم با سرعت و تكنيكي ستودني نواخته است . قطعات اين آلبوم : پيش در آمد اصفهان / مقدمه اصفهان / چهارمضراب اصفهان/بيات راجه و چهارمضراب / عشاق و چهارمضراب / چهار مضراب بهاران . شور / مقدمه ، پيش زنگوله / زنگوله و آواز چهارگاه / چهار مضراب رقص پروانه / ضربي مخالف / قطعه دخترك ژوليده از وزيري 6:فسانه آلبوم فسانه را حتما دوستداران موسيقي ايراني با صداي مرحوم ايرج بسطامي شنيده اند . اصولا كيوان ساكت و مرحوم ايرج بسطامي چندين كار به هم ضبط كرده اند كه فسانه يكي از اين كارهاست . تصنيف مشهور " اي فسانه " را شايد شنيده باشيد . قطعات اين آلبوم عبارتند از : روي الف ) ابوعطا فسانه با شعر نيما يوشيج تصنيف واي بر دل من با شعر پرويز ايرانپور چهارمضراب ابوعطا چهارمضراب حجاز تصنيف هزارجهد از سعدي روي ب) راست پنجگاه تصنيف چرخ نيلوفري با شعر ناصر خسرو تصنيف راك با شعر دكتر وحيد موحد داني كدام دولت با شعر سعدي چهارمضراب راست پنجگاه 7:بي كاروان كولي يكي ديگر از آلبوم هاي مشترك به آهنگسازي كيوان ساكت و صداي مرحوم ايرج بسطامي است . ساكت در بروشور اين آلبوم مي نويسد كه متاسف است كه كارهاي نهايي انتشار اين مجموعه وقتي نهايي مي شوند كه خود ايرج بسطامي ديگر در ميان ما نيست . در اين آلبوم اين قطعات را مي شنويد : (روي الف دريا تار و آواز چهارمضراب شوشتري آواز به همراهي عود و تار و ني بهاران (روي ب بي كاروان كولي دريا نارنجستان ديلمان بهار ديگر 8:آشنايي با آواز دشتي اين آلبوم در واقع آلبومي آموزشي است براي فراگيران موسيقي ايراني كه با آواز دشتي آشنا مي شوند . ساكت در اين آلبوم بيشتر قطعات موجود در كتاب دوم خود را با همراهي تنبك و آواز اجرا كرده است تا كمكي باشد به فراگيران . 9:سبكبال مجموعه شنيدني چهارمضراب هاي ساكت است به علاوه چندين قطعه از ساخته هايش . روي كاست نوشته شده است " هجده قطعه براي تار و سه تار " . قطعات اين آلبوم عبارتند از : (روي الف چهارمضراب هاي سه گاه - مخالف سه گاه - سه گاه غمگنانه سبكبال چهارمضراب افشاري و بيات زند (دل انگيز ( ماهور چهارمضراب چهارگاه (روي ب رقص گلها چهارمضراب هاي راست پنجگاه ، همايون ، بيداد ، شور ، نوا ، اصفهان ، بيات راجه (بهاران ( شور و آْلبوم هاي ديگري كه يا من الان حضور ذهن ندارم و بايد جستجو كنم ، و يا منتشر نشده است . ◄ آثار مكتوب 1: شيوه نوين آموختن تار و سه تار يك مجموعه پنج جلدي آموزش تار و سه تار است . اين مجموعه هم اكنون در بسياري از آموزشگاه هاي موسيقي به عنوان متد آموزشي تدريس مي شود . 2: حركت دائمي / 3: چرخ نيلوفري كتاب هاي حركت دائمي و چرخ نيلوفري در واقع شامل تمرين ها و اتودهايي هستند كه سرعت و تكنيك و اصول نوازندگي را تقويت مي كند . شايان ذكر است برخي اتودهاي اين كتاب ها دشوار است و براي هنرجويان مبتدي توصيه نمي شود چرا كه شايد توانايي نواختن آن را نداشته باشند. 4:با موج تا كرانه نت برخي قطعاتي كه پيشتر در آلبوم شبي با خورشيد منتشر شده بودند در اين كتاب منتشر شده اند . البته اين كتاب شامل پارتيتورها ( نت براي تار و پيانو همزمان ) نيز هست . | زندگي نامه و كارنامه: ، به نقل از بروشور سي دي جامه دران كيوان ساكت در سال 1340 در مشهد متولد شد . او در نوجواني به مطالعه آثار بزرگان موسيقي ايران و جهان پرداخت و در سال 1396 به گروه عارف دعوت شد و اين همكاري تا اويل سال 1376 ادامه داشت . او در سال 1375 گروه وزيري را تشكيل داد . اين گروه نخستين اجراي خود ار در همان سال در تالار وحدت به مناسبت بزرگداشت استاد بزرگ موسيقي كلنل علي نقي خان وزيري به صحنه برد . اجراي كنسرت موسيقي كلاسيك و آثار برخي بزرگان موسيقي جهان با تار به همراهي پيانو در سال 1376 در تلارا وحدت با اتكا به تكنيك درخشان ، دريچه هاي جديدي از قابليت هاي بالقوه اين ساز را در ازذهان عموم گشود . هنر متعهد ، ارتقا حس موسيقي و دوري جستن از روزمرگي شيرازه اصلي كارهاي او هستند كيوان ساكت در سال 78 و 79 ده برنامه 25 تا 30 دقيقه اي به شيوه گلهاي جاويدان براي واحد موسيقي صدا و سيما ساخته است وي هم اكنون به تدريس موسيقي در دانشگاه آزاد اسلامي اشتغال دارد و رزيدنت دانشگاه بين المللي هاوايي است | دانلود کنيد و بشنويد: قطعه مارش ترک از موتزارت با اجراي تار کيوان ساکت و پيانو مازيار حيدري از آلبوم ديدار شرق و غرب چهارمضراب بهاران ، آهنگ و تار از کيوان ساکت و تمبک مرتضي قاسمي از آلبوم جامه دران تكنوازي سه تار كيوان ساكت قطعه كلاسيك با اجراي تار كيوان ساكت منبع: سايت دل آواز برگشت به بالا | قسمت دوم كنسرت راست پنجگاه با صداي مرحوم ايرج بسطامي و سنتور استاد پرويز مشكاتيان سميه قاضي زاده: تا آن جا كه داده هاى تاريخى جواز تدقيق در اين عرصه را مى دهند، نخستين دستگاه پيانويى كه تاريخ، حضور آن را در ايران گواهى مى دهد، در سال ۱۸۰۵ به كشور رسيد كه پيشكشى بود از سوى ناپلئون، امپراتور فرانسه به فتحعلى شاه قاجار پس از شبه پيمان مودت ميان ۲ دولت به منظور پيشبرد روابط اقتصادى ونظامى. به يقين نمى توان مطمئن بود كه قصد ناپلئون از اهداى چنين هديه اى چه بوده است و ورود اين ساز با آن هيأت عجيب و غريب، آن رديف كلاويه هاى سياه و سفيد، از فرنگستان به دربار پادشاه ايران چه واكنش هايى در پى داشته است . جايى نيز نمى توان يافت كه كسى در آن دوران، مطلبى به صراحت يا كنايه درباره اين ساز طبقه متوسط اروپا كه از بد يا خوب حادثه به دربار شاهى مستبد مشرق زمين راه يافت نوشته باشد. رد اين ساز را ۵۰ سال پس از اين تاريخ در منزل عضدالدوله پى مى گيريم كه مدت هاى مديدى بى آنكه از آن استفاده شود و در اساس بى آنكه كنجكاوى اهل منزل را برانگيزد، گرد و غبار ساليان فراموشى را بر چهره گرفت، اما پابرجا بود و مانند زمستان وحشتناك سال ۱۸۱۵ در پاريس هيزم آتش مطبخ و گرمابه نشد.پس از آن مشخص نشد كه چطور در كوره راه تاريخ پرآشوب معاصر گم شد، اما ساز تنها حتى پيش از سفر نخست ناصرالدين شاه به فرنگ تأثير خود را بر «فرنگ دوستان» قجر گذاشته بود.شاهد همين سفر اين كه ناصرالدين شاه با ديدن پيانوهاى مدرن دهه ،۱۸۷۰ انگار كه به ياد هديه امپراتور فرانسه به جد تاجدارش افتاده باشد و بى آنكه خود را در عرصه فرهنگ اروپايى از تك و تا بيندازد، فرمان ملوكانه اى صادر كرد كه فورى چهار دستگاه پيانو براى ارسال به ايران خريدارى شود. مدل اين پيانوها و شركت سازنده آنها مشخص نيست، اما به احتمال قوى سازنده اين پيانوها «پله يل» پيانوساز پاريسى بوده است. «محمد صادق خان سرورالملك»، سنتور نواز دربار ناصرى بيش از درباريان كنجكاوى به خرج داد و يكى از همين تحفه هاى ناصرى را با دستكارى در كوك براى نواختن دستگاه هاى ايرانى به كار گرفت(كوك شور).به اين ترتيب نخستين نوازنده شناخته شده پيانو در ايران همين فرد است. در دربار ناصرالدين شاه، قطعات پيانو را در كنار دايره و تمبك مى نواختند. حتى برخى از همسران شاه به سازهاى كلاويه اى علاقه مند بودند و درس اين سازها را مى گرفتند.(عكس منحصر به فردى از انيس الدوله هم در مجموعه ناصرى كاخ گلستان وجود دارد كه او را در حال نواختن يك هارمونيوم پدالدار نشان مى دهد.) تنى چند از موسيقيدانان ايرانى نيمه نخست قرن بيستم كه مهم ترين آنها سالار معزز و مين باشيان بودند، قطعاتى براى پيانو و آواز ساختند و چاپ كردند. افزون بر آنها موسيو آلفرد ژن باتيست لومر، آهنگساز نظام دربار كه نخستين سرود ملى ايران را نيز او براى استقبال از موكب همايونى در پاريس ساخت، در ايام اقامت در ايران قطعات زيادى براى پيانو نوشت كه يا برگرفته از موسيقى كلاسيك و محلى ايران، يا تنظيم هاى خودش بودند. تا شعله ور شدن آتش انقلاب مشروطه در سال ،۱۹۰۵ بايد يك قرن مى گذشت تا روح ايران يك صداى جديدى را طلب كند و ذهن بيشتر به صدادهى اين ساز غول پيكر معطوف شود.گزاف نيست اگر بگوييم در آن عصر شگفت، دگرفرهنگ پذيرى با ورود و فراگيرى سازهاى غربى؛ مفهوم اجراى عمومى، كنسرت همگانى، تالار موسيقى و گيشه به فرهنگ موسيقى ايران وارد و افزوده شدند و دستمايه اى پديد آمد كه حتى براى ديگر سازهاى كلاسيك ايرانى كه حجب و حيا را كنار گذاشته، خلوت انس را ترك گويند و وارد عرصه پر هيمنه سنجش و داورى عمومى شوند.ارتقاى سطح نوازندگى، پيدايش سبك ها و پنجه هاى مختلف را مى توان به همين تحول در فرهنگ اجرايى نسبت داد.همچنين، فرم هاى موسيقى غربى نيز در قطعات ساخته شده (كمپوزيسيون)آهنگسازان ايرانى به كار رفتند. نخستين زنان موسيقيدان ايرانى در اين دوره پا به عرصه عمومى گذاشتند. انجمن هاى فراوانى تأسيس شدند كه فقط به كار اجراى موسيقى مشغول بودند و از همه مهم تر در ميان آنها انجمن اخوت بود. در كنسرت هاى انجمن اخوت، در آن سال ها پيانو در كنار تار، سه تار، كنترباس، ويولنسل، آكاردئون و تنبك نواخته مى شد. نتيجه اين عمل در هنر اجراى موسيقى امروزه آنقدر درونى شده كه ديگر تعجب نمى كنيم از اين كه تالارهاى شهرمان بليت بفروشند و جمعيت پشت درها ازدحام كنند و دوئت «سه تار و سنتور» يا كنسرت تار و تنبك يا رسيتال تار و پيانو روى صحنه و برابر هزاران جفت چشم برگزار مى شود و تعجب نمى كنيم كه متدهاى آموزشى تار و سه تار همچون متدهاى پيانو در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به بازار عرضه مى شوند و گسترش آموزش موسيقى كلاسيك ايرانى را ممكن مى سازد. همزمان با تلاش هنرمندان ايرانى براى از آن خود ساختن تفكر مدرن كه در آن سال ها به اسم «تجدد» خوانده مى شد، نخستين نسل از پيانيست هاى ايران در آغاز قرن بيستم پديد آمدند. بويژه پس از جنبش مشروطه، مى شد پاسخ به عطشى را يافت كه از پيش در گستره همگانى براى شنود صداهاى رساتر و متفاوت در ماهيت پيدا شد. پيانو در حد توان خود به تدوين دستگاه و رديف موسيقى ايرانى خدمت رساند و حتى به آن منضم شد. انگار در آن سال ها، بسيار بيش از دهه هاى بعدى «خودى» و آشنا به حساب مى آمد. هنرمندان بزرگى چون معتمدالملك يحياييان، مشير همايون شهردار، محمود مفخم، حسين استوار، مرتضى محجوبى و جواد معروفى از كسانى بودند كه پيانو را در چارچوب سنت موسيقى اى كه در آن بار آمده بودند تأويل مى كردند، اما كلاويه ها را به شيوه اى آشنا به ترنم درمى آوردند و هرچه امروز نامشان تنها در خاطره ها مانده و هنرشان به جاودانه پيوسته، اما تأثيرى كه برجا گذاشتند، دست كم در موسيقى كلاسيك ايرانى نازدودنى است. استاد جواد معروفي اركستر گلها به رهبري استاد خالقي و با حضور اساتيد بنان، صبا(ويولون) ، مرتضي محجوبي (پيانو) و بزرگاني ديگر ياد باد آن همدلي، آن همدمي، آن همرهي ساز محجوبي و آواز بنان ، شعر رهي نخستين نسل پيانيست هاى موسيقى كلاسيك غربى از ميان ايرانيان هم تقريباً همزمان با رواج پيانو در عرصه عمومى پديد آمدند. اما در ميان آنها هيچ نام مشخصى كه به دليلى در يادى بماند، پيدا نشد. نام آنها را فقط و فقط مى توان در آفيش برنامه هاى به جا مانده از آن دوران سراغ گرفت و بس. نسل پس از آنها اما نام هاى بزرگى را عرضه كرد و شاگردانى پرورد كه سعى در ايجاد سنتى براى تأويل و اجراى موسيقى كلاسيك داشتند. هنرمندانى چون رافيك پطروسيان، گيتى امير خسروى(شاگرد آرتور روبين اشتاين)، تانيا آشوت( شاگرد جوزف هوفمان)، امانوئل مليك اصلانيان (شاگرد اميل فون زاور و كنراد آنزورگه)، وسكى اوهانسيان(شاگرد انى فيشر و مليك اصلانيان)، نوين افروز( از شاگردان آ.ب.ميكلانجلى)، رافائل ميناسكانيان، پرى بركشلى، آريانا بركشلى، فريده بهبود و خاچيك بابايان را تنها مى توان به عنوان نمونه نام برد و پس از آنها فريدون ناصرى و پيمان يزدانيان را. اما چرا با همين سابقه ايران نتوانست در عرصه نوازندگى پيانو دستاوردى درخشان داشته باشد؟ چرا ارتباط نسل جوان تر پيانيست ها و شنوندگان با نسل يا نسل هاى پيش از خودشان به كلى قطع شده است؟ چرا به ديسكوگرافى اين نوازندگان كه برخى از آنها مانند گيتى امير خسروى با موسيقيدانان بزرگى چون «ياشا هايفتز» برنامه مشترك اجرا كرده اند، هيچ دسترسى نداريم؟ چرا در كاتالوگ هاى ضبط موسيقى نامى از يك پيانيست ايرانى نمى بينيم؟ چرا پس از دهه هاى ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ و تا اندازه اى ۱۳۵۰ پيانيست هاى ايرانى منزوى شده اند و عرصه جهانى را ترك كردند؟ و بسيارى از چراهاى ديگر كه پاسخ به آنها به تاريخ نگارى موسيقيدان و مجال مطالعاتى مفصلى نيازمند است. با وجود نخستين برخورد زودهنگام ايران با موسيقى غربى و سازهاى غربى، اساس امكان تجربه و برخورد عقلانى در ايران اوايل قرن نوزدهم ميلادى فراهم نبوده است.نخستين ورود ساز غربى در سال ۱۸۰۹ به تأنى و تأخير بر روح موسيقى ايرانى تأثير گذاشت و پس از آن نوبت به گرايش هاى ديگرى در عرصه موسيقى رسيد كه بيشتر در همان موسيقى سنتى باقى ماندند. تركيه، هند، كره، چين و ژاپن سال هاست كه گوى سبقت را در زمينه پيانو نوازى از ايران و ديگر كشورهاى خاورميانه ربوده اند. عجيب اينجاست كه «ليست» در اواخر سال ۱۸۴۷ يك رسيتال تاريخى در يكى از شهرهاى تركيه برگزار كرد. اين برنامه به عبارتى نخستين رسيتال اجرا شده در يك كشور آسيايى است.آن هم با نوازندگى يك نابغه اروپايى.همين بى توجهى را مى توان سبب اين دانست كه امروزه تركيه در كنار كشورهاى آسيايى ديگر همچون هند، ژاپن، چين و ويتنام، مى تواند در زمينه نوازندگى پيانو حرف هايى در سطح بين المللى براى گفتن داشته باشد. در سال هاى اخير شاهد رشد چشمگير آموزش پيانو در ايران بوده ايم. افزايش خيره كننده شمار آموزشگاه هاى موسيقى، افزايش عناوين و شمارگان كتاب هاى آموزشى پيانو و حتى برگزارى همايش هايى نظير «همايش يك روزه رپرتوار پيانو» مؤيد اين نكته هستند كه ميل به بهبود شرايط كنونى آموزش و نوازندگى موسيقى وجود دارد كه از نشانه هاى آن مى توان به ارتقاى سطح كنسرت ها و رسيتال ها، تأسيس اركسترها، گروه هاى كر، هماهنگ كردن جوانان، دعوت از نوازندگان خارجى براى اجراى كنسرت در ايران و چاپ و نشر عنوان هاى پرشمار كتاب هاى آموزشى پيانو در بازار نشر موسيقى ايران اشاره كرد كه هرچند سطح علمى و محتوايى يكسانى ندارند، اما افزايش ميزان علاقه مندان به موسيقى را نشان مى دهند. اين بدان معنا نيست كه در مسائل فرهنگى نگاه سياه لشكرى بايد داشت. براى اين كه نيم ميليون نفر پيانو يا تار بزنند فرهنگ نوازندگى پيانو يا تار به وجود نمى آيد. اگر بخواهيم در اين زمينه مقايسه اى با كشور چين داشته باشيم مى بينيم كه كشور چين با يك ميليارد و ۲۰۰ ميليون جمعيت، پس از ژاپن بزرگترين توليدكننده پيانوهاى درجه ۲ و ۳ دنياست و بيش از ۵۰ سال كه از انقلاب فرهنگى گذشته، لشكر بى شمارى همچون سيلاب از نوازندگان قد و نيم قد به كنسرواتوارهاى اروپايى و آمريكايى روانه كرده كه اتفاقاً بسيارى از آنها هم جوايزى را در اين فستيوال ها كسب كرده اند. با اين همه هنوز كه هنوز است هنرمندان معتبر و جهانى نژاد «زرد» به شمار انگشتان دو دست هم نمى رسند. در سال هاى اخير كتاب هاى زيادى در زمينه نوازندگى و هنر پيانو در ايران منتشر شده اند كه توانسته اند نظر علاقه مندان زيادى را به اين شاخه از موسيقى جلب كنند. كتاب هايى چون «آموزش هنر پيانو» نوشته «هانريش نئو هاوس»، «كوتاه ترين راه در نوازندگى پيانو»، نوشته لايمر و گيزكينك، «سرگذشت پيانو» نوشته « هارولد شوئنبرگ»، « نوازندگى پيانو» نوشته «جوزف هوفمان»، «پينوى شاعر» نوشته «جوزف هوفمان»، و... از جمله اين كتاب ها هستند. دوكتاب نخست از آثار مهم در زمينه پيانو محسوب مى شوند كه به وسيله چهره هاى برجسته اى از ميان معلم هاى بزرگ قرن بيستم نوشته شده اند.تلاش مترجمان اين كتاب ها نيز براى ارائه ترجمه اى پيراسته از هردوى آنها شايان تحسين است.( محسن الهاميان مترجم هردو كتاب است). كتاب كلاسيك شوئنبرگ از خواندنى ترين كتاب ها درباره دوره و زمانه پيانيست هاى بزرگ عصر زرين نوازندگى پيانو است و روزگار معاصر را نيز تا اندازه اى پوشش مى دهد.كتاب را مى توان بارها و بارها خواند و هر بخشى از آن را كه باز كرد با مطلبى تازه روبه رو شد. پانوشت: ۱- به نقل از «هنر پيانو» نوشته ديويد دوبال، ترجمه عليرضا سيد احمديان منبع: وبلاگ تحرير برگشت به بالا كنسرت فرياد با صداي استاد شجريان FARYAD SIDE A FARYAD SIDE B شعله فكن در قفس اي آه آتشين تصنيف مرغ سحر با صداي همايون شجريان كه 4 بهمن ماه در ونيز اجرا شد Download… در پايان بايد به چند نكته اشاره كنم اول اينكه نظرات شما عزيزان برام بسيار ارزشمند و مفيد هست و حتما ازشون استفاده خواهم كرد، و در صورتي كه خواسته اي از قطعات موسيقي داريد حتي المقدور سعي مي كنم اونها رو برآورده كنم. دوستاني هم كه درخواستشون رو برام فرستادن حتما توي ايميل هاي بعدي ميتونن قطعات دلخواهشون رو دانلود كنن دوم اينكه بعضي از دوستان از اينكه قطعات رو در سايت 4shared آپلود مي كنم ناراضي هستن، بايد بگم كه تا بحال نتونستم سايتي رو بهتر از اين پيدا كنم، و از همينجا از دوستان خواهش مي كنم كه اگر كسي سايتي سراغ داره كه بعد از آپلود لينك مستقيم ميده اون رو به من معرفي كنه تا براي راحتي عزيزان از اون سايت استفاده كنم :در آخر بايد از لطف و اظهار محبت تمام دوستان عزيزم تشكر كنم كه با ايميل هاشون منو شرمنده مي كنن و چيزي نمي تونم بگم جز اينكه قلبم از عشق شما سرشار است غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست هر كه به ميخانه رفت بي خبر آيد هميشه شاد و هميشه خوش باشيد حق نگه دار شما |
No comments:
Post a Comment