به گروه اینترنتی جذاب و پر از خواندنی‌های جالب روزنه خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Friday, September 12, 2008

.::ROZANEH::. Docharkhe Savari dar IRAN >>IT's REAL<<


اگر اين ايميل را به صورت ناقص دريافت کرده‌ايد، مي‌توانيد روي دکمه Printable View در سمت راست و بالاي صفحه کليک کنيد مانند شکل زير

براي رفع دائمي اين مشکل(ناقص ديده شدن صفحه) اينجا را کليک کنيد.
براي عضويت در گروه روزنه و دريافت ايميل‌هاي گروه روزنه به صورت روزانه، اينجا را کليک کنيد. عضويت در گروه روزنه و استفاده از مزاياي آن رايگان مي‌باشد.
اگر از G-Mail براي دريافت ايميل‌ها استفاده مي‌کنيد و قادر به ديدن تصاوير نيستيد روي لينک "Display images below" کليک کنيد.
گروه روزنه، با بيش از 100000(يکصد هزار) عضو و حداقل 50000(پنجاه‌هزار) بازديد در روز يکي از بهترين مکان‌ها براي تبليغات شماست. براي مشاهده تعرفه تبليغات و همچنين سفارش تبليغات اينجا را کليک کنيد.

     
 

 موضوع: 

 تاريخ ارسال:

 

عضويت رايگان در گروه    |    صفحه نخست    |   آرشيو   |  وبلاگ    |    درباره ما    |    تبليغات در روزنه

تبليغات

Advertisements


 

روزنه توسط سرورهاي قدرتمند هاست‌ايران.نت پشتيباني مي‌شود.


 

براي سفارش تبليغات در اين محل اينجا را کليک کنيد

 

 

با خط اينترنت اختصاصي اعضاء گروه روزنه:
 

سرعت، قدرت و کيفيت بالاتر
هماهنگي با گروه و باز شدن عکسها
دسترسي آسانتر و بدون محدوديت به سايتها و ...

9092302260


 

با سلام خدمت دوستان روزنه‌اي
اين ايميل امروز از طرف گروه "
EcoTourLeader" به دستم رسيد و از اونجايي که به نظرم مطلب جالبي اومد، مخصوصا براي افرادي که دغدغه ورزش و گردشگري در ايران رو دارند.

از اينکه بعضي جاها الفاظ رکيکي استفاده شده عذرخواهي مي‌کنم.

احتمالا شما هم با مشکلات کم و بيش مشابه برخورد کرديد؛ پس اين متن رو به تمامي دوست داران ايران که حس وطن دوستي واقعي دارن البته نه از روي احساسات و شعارهاي عامه پسند و ميخوان که شايد توي 50 سال آينده اين 150 سال عقب افتادگي فرهنگي رو توي ورزش و .... نبينن بفرستيد

 جناب آقاي سينا قنبر پور

امروز يکي از دوستانم متن مصاحبه شما با " دايسوکه" که افسانه دوچرخه سواري دور دنياست رو بهم داد
که اين متن مربوط به نوشته شما در روزنامه همشهري به تاريخ سه شنبه 5 شهريور 87 شماره 2634 است که در صفحه 19 با آب و رنگ شعار گرايانه شما در کمال بي اطلاعي از مقوله دو چرخه سواري دور دنيا چاپ شده
خب من خيلي اهل روزنامه خوندن نيستم شايد به خاطر اين باشه که رسانه هاي ايراني خبرها و مصاحبه هايي رو پخش مي کنن که به طور کامل متن اونا و يا نتيجه گيري که ميشه از متن کرد صحت نداره و يا جنبه شعار گرايانه اي داره
من و همسرم علاقمند به کوهنوردي و دوچرخه سواري هستيم و تا حالا کلي دوست توريست که به ايران اومدن داشتيم و ازشون پزيرايي کرديم

آقاي محترم متن چاپ شده شما کاملا ناشي از بي اطلاعي شما از دو چرخه سواري و به طور کلي گردشگري توي ايرانه و يا اينکه مثل بقيه رسانه ها و متنهاي روزنامه ها و تلوزيون حاوي سانسورهايي براي بزرگ جلوه دادن ايران و فرهنگ ايراني

شما با کمال بي اطلاعي از شرايط ناشي از بي فرهنگي ايراني ها در بر خورد با خود ايراني هاي توريست چه برسه به افراد خارجي که با دوچرخه قصد گشتن ايران و شهرهاي ايران رو دارن خيلي راحت و قوي توي متنتون بيان کرديد " تنها خطر ايران رانندگي است " و اينو با تيتر درشت عنوان متنتون قرار داديد.

آقاي محترم به من جواب نديد که اين متن کلام خود دايسوکست که من خودم ميدونم.
ولي شما چطور به عنوان يه روزنامه نويس جرات ميکنيد اين متنو به عنوان يک شعار و بيان کلي و با تيتر درشت چاپ کنيد . شما که نميتونيد فقط با يه مصاحبه ساده نتيجه کلي از شرايط ايران بگيريد و بعد توي اوون مصاحبه عين کلام طرف رو برداريد و تيتر قرار بديد اوون هم به اشتباه . مگر شما سراغ افراد ديگه چه خارجي چه ايراني هم رفتيد و پرسيديد که اين جرات رو پيدا کرديد و اين کلام رو به عنوان تيتر و بعدش به عنوان شروع نوشتتون بيان ميکنيد؟

آقاي محترم به اصطلاح متاحد در برابر نوشته از چي خوشحالي به دنبال چي هستي که به مردم بي اطلاع وصف بوي پيراهن يوسف ميدي مگه خودت پيراهن يوسف رو بو کردي که با افتخار ميگي" خوشحال کننده از اين رو که تحديدي جدي در ايران متوجه گردشگران نيست

در حالي که شما خودت کاملا از شرايط دوچرخه سواري در ايران بي اطلاعي .

شما چطور بي اطلاع بيان ميکني " به ويژه آنکه ما هنوز در کشورمان گردشگر - دوچرخه سوار يا گردشگر - موتور سوار نداريم

جهت اطلاع جناب عالي بايد بگم همون وقتي که داشتي اين متن رو مينوشتي يک زوج زن و مرد ايراني به اسمهاي" سميه (نسيم) يوسفي و جعفر ادريسي" و يک مرد ايراني به اسم " محمد تاجران" با دوچرخه و يک زوج موتورسوار به اسمهاي " معصومه اميري ومحمود قيدي " در حال سفر به چندين قاره هستن که از خيلي وقت پيش سفرشون رو شروع کردن که اگه دوست داشتي ميتوني يه سري به وب سايت اونها بزني

www.rmc4peace.com/about_us.htm

http://www.weneedtrees.blogspot.com

www.in800days.com

با کمال تعجب نوشتيد " اگر دوست داريد دست کم ايران را با دوچرخه سفر کنيد اين مصاحبه را بخوانيد

آقاي روزنامه نويس که خودتو با اين همه ايراد در متن شروع اين مصاحبه صاحبنظر ميدوني هيچ ميدوني تو ايران خطرات نميگم بزرگ تر از رانندگي ولي در حد رانندگي وحشتناک اونم نه براي جون افراد بلکه اول براي شخصيت و روحيه افراد دوچرخه سوار وجود داره که صد البته ميتونه منجر به خطر جاني هم بشه. که اين خطرات و بي تمدني ها رو فقط تو ايران و چند کشور محدود ديگه ميتوني پيدا کني در حالي که خطر رانندگي رو حالا با شدت کمتر ميتوني تو همه جا پيدا کني

تاحلا با يه دختر توريست خارجي يا ايراني مصاحبه کردي و از مشکلات اونها در حين دو چرخه سواري و برخورد مردم عامي با اونا جويا شدي ؟ ( يکي از اونا به من مي گفت بدترين چيزي که ميشه تو ايران باهاش برخورد کرد و اين برخورد رو من تا حالا بعد از 5000 کيلومتر رکاب زدن از سوييس تا ايران فقط تو ايران تجربه کردم اينه که وقتي داري رکاب ميزني يه موتور سوار بيات و دستشو بماله به باسنت و بره . مگه اين کار چه حسيشو ميتونه تسکين کنه و تو بايد با دنيايي از جواب شرمنده سرتو بندازي پايين و نتوني علت اين بي فرهنگي رو براش توجيه کني ونتوني بگي چرا مردم به اين حد وقيه شدن و دارن در جا ميزنن !!!) که عکس اين دختر رو بعد از متلاشي شدنش تو يه تصادف در ادامه اين متن ميتوني ببيني .

اين همون دختره . بعد از تصادفش به من گفت اين تصادف هر جاي ديگه هم ميتونست اتفاق بيوفته در حالي که به من واضح بيان کرده بود اوون برخورد رو اولين بار تو ايران تجربه کرده

من نميدونم بي دليل دنبال چي ميگشتي ومي خواستي از چي تو ايران دفاع کني که اين نحوه کلام و متن شعار گونه رو طراحي کرديد شما در برابر اطلاع رساني و نحوه طراحي کلامتون مسؤليت داريد . و اگر به اين مطلب و واقعيت پنداريتون در بيان مطالب و حتي مصاحبه هاتون به عنوان يک انسان و نه فقط يک ايراني که بي دليل شعار ايران پرستي سر ميده اعتقاد داريد پس متن زير که تجربه شخصي من ودوستان دوچرخه سوار ايراني و خارجي من هست رو کامل بخونيد و اگر جرات بيان اصل دوچرخه سواري و اين واقعيات دردناک در ايران رو داريد اين خطرات و نواقص فرهنگ ايراني رو هم در ادامه نظرات و مطالبتون بيان کنيد تا مردم با واقعيت آشنا بشن .

اگر تعهد بيان واقعيت داريد ؟

شايد من و شما قدمي تو اين مسير بر داشته باشيم که تا 50 سال ديگه افراد اگر شعاري در باره ايران ميگن واقعي باشه نه بي پايه و اساس و فقط براي خود شيريني و گرفتن اجازه چاپ يا اجازه وام يا اجازه دست تو جيب ديگري کردن يا اجازه سمت يا اجازه حيات


دوچرخه سواري در ايران و فحش خوردن بي دليل

توجه: اين نوشته من حاوي فحشهايي با الفاظ بد از طرف مردم عامي است لذا پيشاپيش براي بکار بردن عين کلمات در اين نوشته از خوانندگان عزيز عذر خواهي ميکنم

خوب ! اين فرهنگ نميدونم چند ساله اي که دم از اون ميزنيم کجاست تا حالا با اين فرهنگ و تمدن آريايي که کلي صحبت در باره اون ميشنويم و مفسران و بيان کننده هاي اون با کلي افتخار و باد به گلو انداختن و حس بي دليل و بي تجربه ايران پرستي اونو به زبون ميارن به طور عملي مواجه شديد ؟

من يه دوچرخه سوار آماتور هستم که عشق به طبيعت و عکاسي و کوه و دوچرخه سواري رو کمي تجربه کردم حالا هم ميخواهم به بيان مطالبي اندوهناک از مردم ايران زمين بپردازم که شايد شما هم تا حدودي نه به اين شدت اينها رو تجربه کرده باشيد واين افسوس من رو از بيان اين مطالب تا حدي درک ميکنيد

يک روز جمعه ساعت 4 بعد از ظهر بود که بعد از يک هفته کار زياد براي تمرين و هوا خوري سوار دوچرخه شدم تا توي جاده ها و حومه شهر رکاب بزنم

سوار دوچرخه شدم چند کيلومتري جلو نرفته بودم که به ميدوني رسيدم با دقت و ترس زياد (از راننده هايي که رانندگي اونارو خودتون بهتر ميشناسيد) ميدون رو رد کردم در حال رد کردن ميدون يه وانت توجه منو به خودش جلب کرد چون چند تا پسر 20 تا 25 ساله که پشت وانت بودن تا منو ديدن شروع به داد و فرياد و هو کشيدن من کردن .تواين حال يکي از اونا با صداي بلند از پشت وانت داد ميزنه و به من ميگه " خيلي اوسکولي " و وانت به سرعت رد ميشه و ميره

بعد از چندين کيلومتر رکاب زدن يه ماشين پرايد که از خط روبروي مخالف من مي اومد ومن در حال رکاب زدن توي يه سر بالايي ناجور با کلي له له زدن بودم وقتي به من رسيد و در حال رد کردن من بود راننده که يه مرد 25 تا 30 "ساله بود سرشو از پنجره بيرون مياره و به سمت من داد ميزنه " اين قدر رکاب بزن تا ک....نت پاره بشه

يکمي ديگه که رکاب زدم به يه منطقه خلوت که جاده خوبي هم براي رکاب زدن داشت رسيدم يه موتور سوار20 ساله که يه نفر هم به عنوان ترکش روي موتور همراه اون بود به من رسيد و در حين عبور از من با صداي بلند به من ميگه " ک... ننت. هاها" وبا خنده از من ميگذرن

و آخرين ناسزاي بي دليل اون روز : بعد از بالا اومدن از يه سر بالا يي نا فرم ديگه يه تويوتاي کمري سفيد رنگ جديد که نميدونم چندين ميليون قيمتشه و من بايد چند سال کار کنم تا بتونم به راحتي همچين قيمتي رو تو ايران براي اين ماشين پرداخت کنم واين اوباش احتمال زياد يه شبه صاحب اون شدن از من رد ميشه و در حين رد شدن يه مرد حدود 30 ساله که کنار راننده نشسته بود سرشو از پنجره به سمت من بيرون مياره وبه من با صداي بلند ميگه "

" مرسي ک...ن"

ديگه تقريبا نزديک رسيدن به خونه بودم ساعت 4 از خونه زده بودم بيرون و الان حدود 6.30 بعد از ظهر بود

و من فقط 55 کيلومتر رکاب زده بودم


ميتوني مقياس ساعت و کيلومترطي شده رو تصور کني ؟! وبعد به اين فکر کني که چطور با اين مقياس کم زمان و مکان ميتوني 4 تا فحش و ناسزاي کاملا بي دليل از مردم عامي خورده باشي ؟ و اين که من تنها و بدون همراه و يک مرد هستم حالا چه برسه به اينکه همسرم هم همراهم بيات و با من تو اين شرايط رکاب بزنه . که خدارو شکر اون روز بهم گفت من نميخوام فحش بخورم و متلک بشنوم ! ومن هم اون روز اونو با خودم نبردم چون اون تجربه قبلي الفاظ بد تر از اين ها رو حين دوچرخه سواري داشت


هي رفيق ! واقعا ميتوني تصور کني که اين فحشها و احتملا خوردن اين فحشهاي رکيک و بي دليل رو فقط کسي داره که با يه دوچرخه حالا ! کمي نيمه حرفه اي رنگي وبا کلاه دوچرخه سواري و لباسهاي رنگي و شلوارک دوچرخه سواري تا بالاي زانو در حال رکاب زدنه


و اگه يه کارگر ساده که از سر کارش با يه دوچرخه معمولي خاکي و قديمي داره به سمت خونه بر ميگرده ( به خاطر اينکه بعد از سالها کار به جاي اون تويوتاي کمري بايد فقط همين يه دوچرخه رو داشته باشه! ) ويا اينکه يه پسر بچه رو تصور کني که با دوچرخش ميره تا سره کوچه سيب زميني و نون بخره خوب تو ذهنت ميگي مسلما هيچکس بهش فحشي نميده ! ومن هم تا حالا نديدم و نشديدم که مردم عامي بي دليل به اونا فحشي بدن ! تنها تفاوت تو اينه که يه کلاه با لباساي رنگي دوچرخه سواري داري و به اين دليل ساده خيلي راحت و بي دليل فحشت ميدن تا عقده ها شونو خالي کنن و به سرعت هم با ماشين يا موتور فرار ميکنن


ميتوني يه توريست خارجي رو تصور کني که اومده به کشورت و تنهايي ميخواد که مملکت تو با دوچرخش بگرده واز ديدن منظره هاي کشورت لذت ببره و شايد کشور تو کشور بيستمي باشه که اون تو سفر دور دنياش با دوچرخش داره ميبينه و اون توي گرگان در حال رکاب زدن با يه شلوارک دوچرخه سواري باشي بعد از کلي خستگي و تشنگي از دوچرخش پياده ميشه و به سمت يه سوپر مارکت ميره که يه بطري آب معدني بخره و يکمي خريد کنه و سريع ادامه بده و تو اين حال يه بچه 15 يا 16 ساله با ظاهر سينه چاک دين و ديانت بيات و شروع به کتک زدن يه مرد بزرگتر از خودش کنه و با اشاره به شلوارک اون که چرا شلوارک پوشيدي و مگه خودت خواهرو مادر نداري و ... بخوات حال اين توريست بيچاره رو بگيره و تو حالي که اون بدبخت اصلا فارسي بلد نيست و فقط داره از يه بچه کتک ميخوره حتي نتونه از ترس اينکه توي يه مملکت غريبست و مبادا دستي بلند کنه که بعدا براش بي دليل مشکل ساز بشه از خودش در برابر اين صحنه فاجعه دفاع کنه


ميتوني تصور کني به عنوان يه پسر در حال رکاب زدن باشي و يه موتوري بيات به سمتت کنار جاده و ازپشت با دستش بزنه به باسنت و سريع ازت عبور کنه که البته اين اتفاق براي دختر ها هم افتاده


ميتوني کاميونهاي کنار جاده رو تصور کني که وقتي بهت ميرسن ميان کنارت و يه بوق بلند کنار گوشت ميزنن تا حدي که حس ميکني داري از جاده پرت ميشي بيرون حالا نميدونم دارن دوباره بهت فحش ميدن يا با اين بوق ميگن بابا ماشا الله دمت گرم

خوب انصافا تو اين ميون چند نفر اندکي ميگن دمتون گرم ماشا الله



اين دختر بيچاره که در حال رکاب زدن با همراهش روي خط کناره روي اتوبان با سرعت خيلي کم بودن واز سوييس تا اينجارو 50000 کيلومتر بدون کوچکترين تصادفي طي کرده ماشين سواري باسرعت از پشت توي خط کند روي باريک کنار اتوبان به اون ميزنه و پرتش ميکنه توي باند ريلهاي سمت راست اتوبان . فکش از سه جا ميشکنه سه تا از دندونهاش ميوفته دماغش منهدم ميشه و کلي از پوست صورتش کنده ميشه تا حدي که ما مجبور شديم همون روز سريع عملش کنيم . شانسي که اوون تو اين تصادف داشت يکي اين بود که کور نشده بود و ديگه اينکه چون کلاه دوچرخه سواري سرش بوده خوشبختانه ضربه مغزي نشده بود و شانس ديگه اينکه هنوز توي تهران بود ويه دکتر خوب براي عملش پيدا شد که انصافا از هيچ اين صورت رو دوباره ساخت

تصور کنيد که چطور يه نفر ميتونه با لايي کشيدن يه فاجعه رو تا اين حد درد ناک بوجود بياره و فرار کنه



آره ! اين واقعيت ايران ماست که دم از فرهنگ نميدونم چند ساله پيش اون تا حالا ميزنيم. دم از مهمان نوازي و تمدن کورش کبير و دين و اعتقاد واحترام و علم وادب و انسانهاي شاهکار اون ميزنيم . اين واقعيت جاري کوچه و شهرها و اکثر مردم عامي الان ماست

 

 

 


 


 

اين ايميل را براي دوستانتان نيز ارسال کنيد....

اگر اين ايميل را از طرف دوستانتان دريافت کرده‌ايد، مي‌توانيد با عضويت در گروه روزنه هر روزايميل‌هاي ما را با موضوعات متنوع دريافت کنيد..
 براي
عضويت رايگان در گروه روزنه، اينجا رو کليک کنيد..

 

 

 

 

 

 

 
 

 

GroupTeam


Owners

  ALI

 Yousof

Y!ID: RedVolcano_81  Y!ID: YousofShajari 
براي چت با من اينجا را کليک کنيد براي چت با من اينجا را کليک کنيد

Moderators

FARIBA

30nAp30

Y!ID: Fariba_october  Y!ID: pc30na 
براي چت با من اينجا را کليک کنيد براي چت با من اينجا را کليک کنيد
 
 
     
__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Blog Archive